وقتی که دو یا سه مصاحبه رو در شرکتی با موفقیت پشت سر میگذارید، درست یک مرحله قبل از اینکه به شما آفر بدن از شما میخوان تا رفرنسهاتون رو معرفی کنید تا از آنها در مورد شما سوال بپرسن.
این مرحله یکی از مهمترین مراحل کاریابی هست.
شاید ندونید داشتن بهترین نامه ریکامندیشن برای خیلی از کمپانیها در کانادا و آمریکا اهمیت چندانی نداره. چون میگن بهر حال نامه است و هر کی میتونه واسه خودش تهیه کنه و در ضمن موقع مصاحبه میفهمن چند مرده حلاجین. ولی داشتن رفرنس خوب... و معتبر که خود در شرکتی معتبر به کار مشغوله و شمارو از نزدیک میشناسه بسیار مهمه. اکثر شرکتهای بزرگ از شما حتی مدرک تحصیلی هم نمیخوان یعنی وقتی شما میگین از فلان دانشگاه فلان مدرک رو دارم اعتماد میکنند ولی تمام سوالاتشون رو از رفرنس شما میپرسن و اون رفرنس از ریکامندیشن و ارائه مدارک مختلف برای اونها مهمتره.
پس توصیه میشه وقتی در جایی کار میکنید، حتی موقت. حتی بصورت ولنتیر اگه شخص معتبر و مهمی رو میشناسید بهش نزدیک بشید و باهاش در ارتباط باشید و در نهایت از اون اجازه بگیرید که اسم و شماره تماسش رو بعنوان رفرنس به شرکتهایی که از شما تقاضا میکنن ارائه کنید. معمولا حدود سه رفرنس کفایت میکنه. رفرنس شما علاوه بر اعتبار باید برای شما وقت بگذاره. گاهی به رفرنس فرمهایی رو میدند که پر کنه لذا اگه میدونید کسی حوصله اینکارهارو نداره بعنوان رفرنس انتخابش نکنید چون با آینده شما بازی خواهد کرد.دانشجویان مخصوصا توجه کنن، گاهی با استادشون میونه خوبی ندارند. گاهی استاد و یا سوپروایرشون آدم درستی نیست. لازم نیست اون رو به عنوان رفرنس معرفی کنید. از آسمون آیه نیومده که استاد رو بعنوان رفرنس به کمپانیها معرفی کنید. دراینصورت میتونید از دانشجوهای سابقی که میشناختید و الان در کمپانیها مشغول به کار هستند کمک بگیرید و بعنوان رفرنس معرفیشون کنید. یا اینکه اگه جایی دوره ای رفتید و یا دوره اینترنی رو گذروندید، همون افراد رفرنسهای خوبی میتونن باشن.
در ضمن شما در معرفی کردن رفرنس حق انتخاب دارید، جزو حقوق مسلم شماست که به شرکت بگید که با افراد مشخصی تماس بگیره و همچنین به کمپانی مذکور بگید با افرادی که میدونید شمارو بد ریکامند خواهند کرد تماس نگیره و آنها هم تماس نخواهند گرفت. برای مثال اگه استاد شما، شمارو بد ریکامند میکنه بهشون بگید باهاش تماس نگیرند و البته دلیلش رو هم میگین. این جزو حقوق شماست و نقطه ضعف محسوب نمیشه.
این مرحله یکی از مهمترین مراحل کاریابی هست.
شاید ندونید داشتن بهترین نامه ریکامندیشن برای خیلی از کمپانیها در کانادا و آمریکا اهمیت چندانی نداره. چون میگن بهر حال نامه است و هر کی میتونه واسه خودش تهیه کنه و در ضمن موقع مصاحبه میفهمن چند مرده حلاجین. ولی داشتن رفرنس خوب... و معتبر که خود در شرکتی معتبر به کار مشغوله و شمارو از نزدیک میشناسه بسیار مهمه. اکثر شرکتهای بزرگ از شما حتی مدرک تحصیلی هم نمیخوان یعنی وقتی شما میگین از فلان دانشگاه فلان مدرک رو دارم اعتماد میکنند ولی تمام سوالاتشون رو از رفرنس شما میپرسن و اون رفرنس از ریکامندیشن و ارائه مدارک مختلف برای اونها مهمتره.
پس توصیه میشه وقتی در جایی کار میکنید، حتی موقت. حتی بصورت ولنتیر اگه شخص معتبر و مهمی رو میشناسید بهش نزدیک بشید و باهاش در ارتباط باشید و در نهایت از اون اجازه بگیرید که اسم و شماره تماسش رو بعنوان رفرنس به شرکتهایی که از شما تقاضا میکنن ارائه کنید. معمولا حدود سه رفرنس کفایت میکنه. رفرنس شما علاوه بر اعتبار باید برای شما وقت بگذاره. گاهی به رفرنس فرمهایی رو میدند که پر کنه لذا اگه میدونید کسی حوصله اینکارهارو نداره بعنوان رفرنس انتخابش نکنید چون با آینده شما بازی خواهد کرد.دانشجویان مخصوصا توجه کنن، گاهی با استادشون میونه خوبی ندارند. گاهی استاد و یا سوپروایرشون آدم درستی نیست. لازم نیست اون رو به عنوان رفرنس معرفی کنید. از آسمون آیه نیومده که استاد رو بعنوان رفرنس به کمپانیها معرفی کنید. دراینصورت میتونید از دانشجوهای سابقی که میشناختید و الان در کمپانیها مشغول به کار هستند کمک بگیرید و بعنوان رفرنس معرفیشون کنید. یا اینکه اگه جایی دوره ای رفتید و یا دوره اینترنی رو گذروندید، همون افراد رفرنسهای خوبی میتونن باشن.
در ضمن شما در معرفی کردن رفرنس حق انتخاب دارید، جزو حقوق مسلم شماست که به شرکت بگید که با افراد مشخصی تماس بگیره و همچنین به کمپانی مذکور بگید با افرادی که میدونید شمارو بد ریکامند خواهند کرد تماس نگیره و آنها هم تماس نخواهند گرفت. برای مثال اگه استاد شما، شمارو بد ریکامند میکنه بهشون بگید باهاش تماس نگیرند و البته دلیلش رو هم میگین. این جزو حقوق شماست و نقطه ضعف محسوب نمیشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر