امروز داشتم حسابم رو کنترل میکردم دیدم مبلغی از طرف دولت فدرال توش ریخته شده. میدونستم بابت تاکس ریترن هست ولی شک داشتم مربوط به 2009 هست هنوز، یا 2010 بنابر این وارد تاکس اکانت خودم در فدرال شدم و دیدم مربوط به بررسی پرونده تاکس 2010 من میشه. خیلی زود بررسی کردند یعنی حدود 20 روز البته هنوز نامه بررسیشون به دستم نرسیده ولی همه اطلاعات در اکانتم هست. کبک هم که داره مو رو از ماست میکشه تا حالا دوبار برام نامه فرستادند که فلان صفحه رو کامل پر نکردید که البته راست هم میگفتند و پر کردم و دوباره براشون مدارک رو ارسال کردم باید یک سری هم به پرونده آنلاینم در کبک بزنم ببینم اونجا وضعیت چطوره. یک حساب TFSA برای خودم در بانک باز کردم. از زمانی که داشتن این حساب تصویب شده، دولت اجازه میده که سالی 5000 تا در این حساب ریخته شه. به عبارت ساده تر دولت اجازه میده که شما سالی 5000 دلار درآمد کوچکی داشته باشید که به دولت اعلام نکردید و بالطبع تاکسش رو هم ندادید و میتونید اون درآمد رو به این حساب بریزید. اگه شما از مزایای این حساب استفاده نکردید به سال بعد منتقل میشه. میتونید رو این حساب یک برنامه سرمایه گزاری تعریف کنید و روش سود هم بگیرید.
برای بچه ها همون اول که اومدیم یک حساب RESP پانزده ساله باز کردیم و ماهانه مبلغی رو توش میریزیم و دولت هم سالانه مبلغی رو میریزه.
در اکانتم دیدم که دولت با توجه به مدتی که کار میکردم کردیتی هم برای حساب RRSP یعنی همون حساب بازنشستگی در نظر گرفته ولی من باید کمی بیشتر مطالعه کنم تا ببینم که چه وقت این حساب رو باز کنم چون سرمایه گذاری در این حساب مربوط به 25 تا 30 سال دیگه میشه از طرفی هم صرف میکنه الان بازش کنم یا نه.
خلاصه همین که اعتماد دوطرفه بین دولت و مردم وجود داره و همه چیز مطابق برنامه و انتظار و سریع انجام میشه و من وقتی نامه ای از طرف دولت میبینم دچار شوک نمیشم خودش جای شکر داره.
راستش خیلی با سیستم اداری و دولتی اینجا راحتم، آدم تو سیستم اداری اینجا احساس امنیت میکنه. میدونی کسی برات کیسه ندوخته. کسی پدرکشتگی باهات نداره. عدالت تا حد زیادی (از نظر من 100 درصد) برقراره و کسی در این سیستم صادق باشه با خیال راحت ادامه میده چون اعتماد دوطرفه کاملا حکمفرماست.
مدتی بود به فکر خرید خونه افتاده بودم. شاید تعجب کنید و بگید به دانشجویی که از دانشگاه بورس میگیره چطور 200 تا 300 هزار تا بانک وام میده و اصلا وام میده؟
این برای من هم سوال بود تا اینکه دو ماه پیش رفتم بانک و از مشاور خودم در بانک سوال کردم. اون هم به من گفت که مورت گیج هم عینا شرایط کردیت لاین رو داره.
خوب بانک به من 60 هزار تا کردیت لاین داده که میتونم ازش استفاده کنم یا نکنم و پولشو بعد از اتمام تحصیلات خورد خورد برگردونم ولی دادن این کردیت بر اساس وضعیت آینده یک دانشجو هست. که چه مقطعی یا رشته ای میخونه و بانک تخمین میزنه که بعدا چند درصد احتمال داره سرکار بره و درآمدش چقدر خواهد بود.
مورتگیج هم عینا همین شرایط رو داره و بر اساس درآمد آینده اپلای کننده هست والبته یک شرط اضافی هم داره که حداقل درآمد اپلای کننده باید حدود 3000 تا ماهانه باشه که بانک بر اساس مشتری خودش و اعتباری که داره و مقدار مبلغی که پیش میده میتونه از اون صرف نظر کنه.
با مشاورم در بانک حساب کردم دیدم الان 1000 تا ماهی اجاره میدم. اگه یک کاندوی 300 هزار تایی پیدا کنم و 60 تاشو پیش بدم و 240 تا وام 25 ساله بگیرم. با قسط ماهانه وام و پول آب و برق و شارژ ساختمان و همه مکافاتهاش ماهانه 1400 دلار باید بدم و عوضش خونه مال من میشه. خلاصه برامون جلسه گذاشتند. بانکیها با معاملات املاکیها و محضردارها اومدند و از قوانین و اینکه چطور وام بگیریم و چه مراحلی در خرید خونه باید طی بشه و اینها صحبت کردند که من بخاطر یک مسئله دست نگه داشتم و این بود که اگه به خونه به عنوان سرمایه گذاری نگاه بشه، معمولا در عرض 10 سال جواب میده چون اینجا معمولا هر 10 سال خونه یک تکون کوچیکی میخوره و اگه زودتر فروخته بشه با کارمزدها جریمه ها و درنظر گرفتن اینکه بانک سود خودشو اول برمیداره و بعد از اون تازه اصل قسط خونه شروع میشه ضرر خالص خواهد بود. من فکر کردم اومدیم و من برای کار خواستم برم یک ایالت دیگه اونوقت این خونه رو چیکار کنم؟ و اینه که فعلا دست نگه داشتم.
مدتی بود به فکر خرید خونه افتاده بودم. شاید تعجب کنید و بگید به دانشجویی که از دانشگاه بورس میگیره چطور 200 تا 300 هزار تا بانک وام میده و اصلا وام میده؟
این برای من هم سوال بود تا اینکه دو ماه پیش رفتم بانک و از مشاور خودم در بانک سوال کردم. اون هم به من گفت که مورت گیج هم عینا شرایط کردیت لاین رو داره.
خوب بانک به من 60 هزار تا کردیت لاین داده که میتونم ازش استفاده کنم یا نکنم و پولشو بعد از اتمام تحصیلات خورد خورد برگردونم ولی دادن این کردیت بر اساس وضعیت آینده یک دانشجو هست. که چه مقطعی یا رشته ای میخونه و بانک تخمین میزنه که بعدا چند درصد احتمال داره سرکار بره و درآمدش چقدر خواهد بود.
مورتگیج هم عینا همین شرایط رو داره و بر اساس درآمد آینده اپلای کننده هست والبته یک شرط اضافی هم داره که حداقل درآمد اپلای کننده باید حدود 3000 تا ماهانه باشه که بانک بر اساس مشتری خودش و اعتباری که داره و مقدار مبلغی که پیش میده میتونه از اون صرف نظر کنه.
با مشاورم در بانک حساب کردم دیدم الان 1000 تا ماهی اجاره میدم. اگه یک کاندوی 300 هزار تایی پیدا کنم و 60 تاشو پیش بدم و 240 تا وام 25 ساله بگیرم. با قسط ماهانه وام و پول آب و برق و شارژ ساختمان و همه مکافاتهاش ماهانه 1400 دلار باید بدم و عوضش خونه مال من میشه. خلاصه برامون جلسه گذاشتند. بانکیها با معاملات املاکیها و محضردارها اومدند و از قوانین و اینکه چطور وام بگیریم و چه مراحلی در خرید خونه باید طی بشه و اینها صحبت کردند که من بخاطر یک مسئله دست نگه داشتم و این بود که اگه به خونه به عنوان سرمایه گذاری نگاه بشه، معمولا در عرض 10 سال جواب میده چون اینجا معمولا هر 10 سال خونه یک تکون کوچیکی میخوره و اگه زودتر فروخته بشه با کارمزدها جریمه ها و درنظر گرفتن اینکه بانک سود خودشو اول برمیداره و بعد از اون تازه اصل قسط خونه شروع میشه ضرر خالص خواهد بود. من فکر کردم اومدیم و من برای کار خواستم برم یک ایالت دیگه اونوقت این خونه رو چیکار کنم؟ و اینه که فعلا دست نگه داشتم.
۲ نظر:
سلام مهندس
پست خوبی بود! یه چیز جدید یاد گرفتم!
مرسی
سلام واقعا خوب مینویسی دستت درد نکنه
ارسال یک نظر