زمین لرزه در مونترال

امروز مونترال زلزله اومد، حدود ظهر بمدت 15 ثانیه زمین لرزید، من تو دفترم بودم، البته شدتش زیاد نبود شاید خیلی ها هم متوجه نشدن، شاید حدود 3 تا 3.5 ریشتر(تصحیح میکنم اخبار گفت در مرکز زلزله در مرز استان کبک و اونتاریو یعنی 50 کیلومتری مونترال  5.5 ریشتر بوده ولی احساسش برامن داخل ساختمان، 3.5 بود به نظر میاد ساختمونها لرزش رو زیاد منتقل نمیکنن.) ولی لرزش رو میشد احساس کرد. پنج دقیقه بعد از زلزله آژیر خطر ساختمان به صدا درومد که خارج شید ولی کسی توجه نکرد چون خطر رفع شده بود یا حداقل برای اون موقع رفع شده. البته ساختمانهای اینجا رو ضد زلزله میسازند، ولی تا چه حد دوام میارن نمیدونم. بهرحال من فهمیدم که اینور دنیا در شرق کانادا هم گاهی زمین میلرزه.

هوا واقعا عالیه، روزها کمی گرم و شرجی و شبها خنک بطوریکه دمدمای صبح من سردم میشه.

هر سال همین موقع ها که ایران بودم معمولا بادهای پر گردو غبار و میکرب از همسایه شرقی و غربی و جنوبی حمله میکردند و بلافاصله بعدش بچه های من تب میکردند یا خروسک میگرفتند. دیگه بر من ثابت شده اون بادهای رنگی پر گردو غباری که وارد ایران میشن و شهرهای مارو میگیرن کلی هم ویروس با خودشون میارن.

خبر بعدی:

امروز تو یکی از روزنامه های کانادایی یک عکسی رو دیدم که تعجب کردم، تظاهرات بسیجیان در مقابل مجلس ایران و پلاکاردی که نوشته بود "فلانی تو غلط کردی دستور رهبر رو به رای میگذاری" نویسنده مقاله که یک کانادایی بود تحلیل کرده کرده بود که طبق پیشبینیش دامنه آشوب از سمت اصولگرایان داره از کنترل خارج میشه و دامن خودشونم میگیره و ازین مسئله کاملا ابراز رضایت کرده بود اون حتی تو این مقاله نوشته بود که قراره کی ازین آشوب به عنوان رئیس بیاد بیرون، برام جالب بود اینهایی که اینورن چقدر نسبت به سیاست ایران اطلاعاتشون زیاد شده و همه چیو رصد میکنن.

خبر دیگه اینکه فردا بمناسبت روز کبک تعطیل رسمیه، چند وقت دیگه هم روز کاناداست.

خسته شدم، احساس میکنم به چند روز مسافرت نیاز داریم، چند تا تور خوب پیدا کردم، یکیشون یک برنامه سه روزه به سمت تورونتو و بعدش آبشار نیاگارا داره قیمتش هم بد نیست، بچه ها باهاش رفتن و تعریف کردن دوست دارم اینو بگیرم.

http://wondertravel.net

دوست داشتین به این سایت سر بزنید.

بعضیها سوالهایی میکنند که من 10 بار به هر کدوم تو پستهای قبلی جواب دادم، لطفا برین پستهای قبلی رو بخونید جوابتون اونجاست.

هوا اکثرا ابریه و بارون میاد، خورشید که درمیاد زن و مرد همه دو تیکه و یک تیکه میپوشن یک صندلی زیراندازی چیزی برمیدارن میان جلو آپارتمانشون که پشت آپارتمان ما باشه تو چمنا دراز میکشن آفتاب میگیرن و کتاب میخونن.

جدیدا پلیس مونترال خانومهای فاحشه رو که دارن سر قیمت با آقایون تو خیابون چونه میزنن به همراه آقایون گیرمیندازه و جریمشون میکنه، چون فاحشه گری در کبک قانونی نیست، خانوم رو در جا جریمه میکنه و جریمه آقا رو به آدرس خونشون پست میکنن.

پلیس هم گاهی تو خیابون به جوونا گیر میده که تو جیبشون کرک یا گراس یا چیزای دیگه نداشته باشن. جوونا ازین چیزا اینجا زیاد مصرف میکنن. بچه بزرگ کردن اینجا راحت نیست.

با یکی که همسایه ایرانیش که استاد دانشگاه هم بود و داشت برمیگشت ایران صحبت میکردم، میگفت ازون آقا پرسیده برا چی برمیگردی؟ بهش گفته من همه نوع اختلاف فرهنگی اینجا رو تحمل کردم ولی یکبار چیزی رو دیدم که دیگه بریدم، میگفت یکبار رفته بیوقت خونه و دیده دخترش با دوست پسرش رو تختش خوابیدن، اعتراض کرده و پسره به جرم مزاحمت زنگ زده به پلیس و پلیس باباهه رو گرفته برده به اداره پلیس. اینور اینچیزارو داره.

کسی که در جریان بزرگ شدن دختر یا پسرش نیست اگه یکروز دخترشو رو تخت خودش با دوست پسر ببینه نباید جا بخوره و دیگه جایی برا اعتراض نیست.