۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

روسپیگری شغل یا راه حل !!!

مدتی بود میخواستم در زمینه روسپیگری پستی بگذارم و نظرم رو بگم، ولی فرصت نشد تا اینکه پست اخیر دوست آمریکایی من RS232 باعث شد که اینو بنویسم. بهرحال این نظر شخصی منه و شاید هم درست نباشه. اگه نظری منطقی دارید بیاید بدون اینکه مقایسه کنید با دلیل نظرتون رو مطرح کنید.
روسپیگری، اسمی که بعضی از مردم ازش وحشت دارند، برای بعضی حس بدی ایجاد میکنه و برخی دیگه ازین راه نون میخورند و یک یا دو خانواده رو نون میدن. من کاری ندارم که یک روسپی چرا روسپی شده. از روی اجبار بوده و یا مریض بوده.
ولی اعتقاد دارم روسپیگری اگه از حد و استانداردهای خود خارج نشه یک شغل مفید برای جامعه های غربی است.
این شغل و افرادی که به این کار اشتغال دارند باعث میشند که برخی عقده های روانی در جامعه قبل از اینکه تبدیل به بحرانهای بزرگ بشه فروکش کنه. افرادی که بطور استاندارد در این شغل فعالیت میکنند باعث میشند زن و بچه های ما در امنیت و آرامش بیشتری زندگی کنند.
بهر حال آدم موجودی دو وجهی است، بخشی انسان و بخشی حیوان بخواهیم و نخواهیم امیال و غرائزی در ما وجود داره که اگه سرکوب بشن از توشون صدها مشکل روانی و جرم و جنایت مخفی و آشکار درمیاد. اینکه ما بسنده کنیم به اینکه به هر کی از لحاظ جنسی فشار اومد بره و تشکیل خانواده بده، واقعا راه رو به اشتباه رفتیم.
در مورد میل جنسی یک فرق کلی بین زن و مرد وجود داره، یک مرد بطور اتوماتیک همیشه همراه میل جنسیش زندگی میکنه میل جنسی و عشق برای یک مرد از هم جدا هستند. میل جنسی در مرد بر احساسش و عشقش همیشه غلبه داره و برای اینکه روش کنترل داشته باشه باید انرژی قابل ملاحظه ای رو صرف کنه. ولی یک زن همیشه همراه با احساسش زندگی میکنه و میل جنسی در زن تا توسط عنصر خارجی، تحریک نشه بالفعل نمیشه. مقاله ای تحقیقی رو خوندم در یکی از روزنامه های اینجا که نوشته بود مرد با ارگان جنسیش به لذت میرسه ولی یک زن با مغزش به ارگاسم میرسه نه با ارگان جنسیش. یعنی اگه یک زن نسبت به چیزی احساس خوبی نداشته باشه هر چقدر هم از لحاظ جنسی تحریک بشه لذتی نخواند برد ولی در عین حال در همون لحظه میتونید جمله ای بهش بگید که با اون زیروروش کنید، چون مغز دستور رسیدن به لذت رو به زن میده. پس عامل رسیدن به لذت در مرد در ارگان جنسی و در زن در مغزشه. همین مسئله بطور طبیعی جنس نر رو از ماده جدا میکنه. یکجورایی میشه گفت تا رسیدن به آستانه لذت جنسی مردها حیوانتر و زنها انسانتر هستند ولی بعدا مسئله فرق میکنه.
اینکه ما به هر مردی از لحاظ جنسی فشار اومد بگیم بره و تشکیل خانواده بده راه رو به اشتباه رفتیم. به نظر من ازدواج شرط نه لازم و نه کافی برای برطرف کردن امیال جنسی مردان هست. این جمله یعنی اینکه نه با ازدواج به هدف برطرف کردن میل جنسی یک مرد میتونیم خانواده و بچه های خوبی تشکیل بدیم و باعث میشیم دهها مشکل دیگه به جامعه تزریق بشه و نه اینکه اصولا با ازدواج تضمینی خواهد بود که میل جنسی مرد مهار بشه و از چهارچوب خانواده خارج نشه.
این بسیار قابل احترامه که زنی نیازهای مرد خودشو بشناسه و تمام تلاش خودشو بکنه که به اونها پاسخ بده و بسیار ارزشمندتر که مردی با دیدن این تلاش به زن خودش احترام بگذاره و امیال خودشو کنترل کنه ولی نه به قیمت از دست دادن خیلی ارزشهای دیگه.
اگه مردی دارای حس سرکوب شده جنسی باشه و پاسخی برای میل جنسیش پیدا نکنه، بسیار تندخو و کم تحمل و ایرادگیر میشه، کمتر پیش میاد علت اصلیش رو بگه یا اصولا خودش بفهمه ولی بصورتهای دیگه بروز میکنه. شاید این مسئله خودخواهی باشه ولی واقعیته.
دارم از بحث اصلی دور میشم، به نظر من کسی که به شغل روسپیگری اشتغال داره به یک نوعی حس جنسی مردان رو تنظیم میکنه. من با این مسئله بصورت افراطی و خارج از موازین استاندارد کاملا مخالفم ولی اگه حس جنسی مرد و زنی با هم سنکرون نبود، اگه در نظر یک زن حس جنسی مردانه چیزی جز یک رفتار حیوانی نباشه و تن به این مسئله نده؟ اگه مردی عاشق زنش و خانوادش باشه ولی با زنش به لذت جنسی نرسه؟ اگه جوونی خواست به این میل در خودش جواب بده؟ باید چیکار کنند؟ مرد طلاق بگیره و یک خانواده رو از هم بپاشونه؟ اینجاست که به نظر من کسی که بتونه بطور موقت پاسخ این میل مردان رو بده کمک بزرگی به اونها و خانوادشون کرده. در اسلام هم روسپیگری منع شده ولی این راه بصورت شرعی برای مردان با مسئله ای به نام صیغه برای هر دو جنس نر و ماده با رعایت موازین باز گذاشته شده. مسئله ای که در جوامع غربی بصورت استاندارد در جامعه و خانواده مطرح نشده ولی بعنوان راه حل همیشه وجود داشته ولی در اسلام بصورت راه حل موقت یا ازدواج موقت به هزار دلیل آورده شده که نشان از مترقی بودن این دین داره ولی متاسفانه بعلت تعصبها و تعارفها و غرورهای کور درست اجرا نشده و مشکلاتشو در جامعه خودمون داریم میبینیم که اتفاقا همیشه هم مورد انتقاد زنان بوده، درصورتیکه به نظر من این مسئله اگه درست مدیریت بشه بصورت غیر مستقیم نقشی تعیین کننده در تعیین امنیت زنان و دختران داره.

۳۵ نظر:

Unknown گفت...

Salut,
C'est un sujet polémique, je préfère de ne pas me meler dans cet affaire.

Merci

Bye Bye Canada گفت...

سلام مهندس.

زدی تو کار جامعه شناسی‌‌ها :)

البته بیشتر مهاجران پس از مدتی‌ زندگی‌ در یخستان فیلسوف میشن (مثل خود من!).

راستی‌ یه متن پلیسی‌ هم نوشتم. بد نیست نگاهی‌ بندازی.

در مورد اون نظرت تو وبلاگم هم آره صدا میاد. در ضمن من کلی‌ مطلب نوشتم که شما به کبک نگی‌ دهات! کبک و تورنتو دهاتچه هستند :)

قربانت

خداحافظ كانادا

Unknown گفت...

تمایلات و اخلاق جنسی هم بستگی به فرهنگی جامعه ای داره که آدمها در آن به دنیا آمده و بزرگ شده اند. دید و نظر شما به این بخش هم متاثر از فرهنگ ما ایرانی ها هست که رابطه جنسی رو اینگونه می بینیم. اگر اهل فیلم دیدن هستید بهتون پیشنهاد می کنم فیلم زیر رو ببینید.

http://www.imdb.com/title/tt0265307/

The Man from Elysian Fields (The Escort) - 2001

موفق باشید.

Bye Bye Canada گفت...

سونیا جان

مطلبی که مهندس نوشتن در مورد دلیل غریزی این مساله هست و ربطی‌ به فرهنگ ایرانی‌ یا پیشرفته (!) کانادایی نداره.

روسپیگری هیچ جای دنیا کار پر افتخاری نیست، حتئ در یخستان :)

خداحافظ كانادا

Vahid گفت...

کلا با تحلیلت موافقم مهندس جان. هر سیستمی که ناقص اجرا بشه نباید انتظار عملکرد خوب ازش داشت، از جمله دین اسلام.

Mohaj Canada گفت...

سونیا خانوم همونطور که بای بای گفت من از غریزه صحبت کردم، غریزه همه جا یکیه و از هیچی تاثیر نمیگیره. از لینکتم ممنون میرم میبینم.

Unknown گفت...

متوجه هستم که شما در مورد غریزه صحبت می کنید تا جایی که در مورد آقایون صحبت می کنید من نمی تونم چیزی بگم چون من یک زنم. ولی در مورد خانمه فکر میکنم که تعریفتون درست نیست. پس اجازه بدید که خود خانمها در مورد غریزشون صحبت کنند. به علت مسائل فرهنگی خانمهای ما معمولا" در مورد غریزشون راحت صحبت نمی کنند و همیشه پرده ابهامی بر روی اون هست. و آقایان هم با دید خودشون غریزه خانمها را تعریف می کنند. اگر قبول کنیم که غریزه در همه زنها به طور یکسان هست پس باید علتی برای وجود روسپیان مرد در بعضی کشورها هم وجود داشته باشد. اخیرا" من چند مصاحبه حتی با روسپیان مرد ایرانی تو اینترنت خوندم. و همه اینها ردی به نظریه شما با تاکید به احساسی بودن غریزه در خانمها می باشد.

Mohaj Canada گفت...

خوب سونیا خانم من مسئله ای رو که در مورد خانومها گفتم علاوه بر تجربه خودم روش رفرنس داشتم و اتفاقا مقاله تحقیقی رو که ذکر کردم نوشته یک خانم بود. حالا خانمها رو غریزه اصلی خودشون چیزهایی رو دوست ندارند بیان کنند اون مسئله دیگست. در ضمن این غریزه خانمها اتفاقا 100 درصد به آقایون مربوط میشه و بالعکس. در هر صورت این هم اجازه که شما خواستید. بفرمایند خانومها صحبت کنند.
در ضمن روسپیگری غریزه نیست بلکه شغله و شما هیج اثری از غریزه رو در کسی که این شغل رو داره نمیتونید پیدا کنید.

anna گفت...

من فکر می‌کنم، شما این مساله رو تقریبا از خیلی‌ زوایا چه از دیده شیوع بیماریهای مختلف و یا صدمه به کلمهٔ تعریف شده عشق و خانواده، و یطرفه بودن این قضیه واسهٔ آقایون، مطرح نکردید، یا به قولی‌ فقط به شخص خودتون فکر کردید.

شما کافیه چند تا مقاله دیگه بخونید که اثبات کرده که "مردی که لذت جنسی‌ را همراه با عشق تجربه کرده باشه محال هست که بتونه تصور این ۲ را جدا از هم داشته باشه" یعنی‌ اینکه : چنین کسی‌ یا هیچوقت از کسی‌ که عاشقش بوده(نه فکر میکرده عاشقش بوده!) لذت جنسی‌ نبرده یا هیچوقت عاشق کسی‌ که ازش لذت جنسی‌ میبرده نبوده.

در ضمن این چیزی که شما میگید نه یک راه حل اصولی بلکه یک راه حل دم دستی‌ هست که خانواده را رو به زوال میبره، یعنی‌ به جای اینکه به زوج فرصت داده بشه که دلیل لذت نبردن از روابطشون رو روش وقت بزارن و اصولی حل کنن، پیشنهاد شما داده میشه!

امیال جنسی‌ اثبات شده که هر چی‌ بیشتر بهش توجه کنید بیشتر بهش حریص میشید چه در مورد زن و چه در مورد مرد، و این راه حل باعث می‌شه که نه تنها مشکله آقا حل نشود بلکه به یک عادت براش تبدیل بشه،و شما واقعا فکر می‌کنید زن آدم میتونه زندگی‌ عاشقانه رو ادامه بده و آقا به خاطره لذت نبردن از روابط جنسی‌ (یا کمک به امنیت زنان و دختران جامعه !!!) با روسپیها ی حلال مشکلات شب رو روز کنه؟؟؟ آیا فاعل و مفعول این مساله اگه عوض بشه، این مساله واسه آقایون هم قابل درک هست؟

این قضیه ازدواج به به خاطره رسیدن به امیال جنسی‌ هم فکر می‌کنم مال خیلی‌ خیلی‌ قدیما هست، و تو زندگی‌ امروزی به ندرت چنین چیزی را میبینیم اونم تو صنف کسانی‌ که هنوز به مقولهٔ زن به معنی‌ تولید مثل نگاه میکنند و تو چنین جوی هم بزرگ شدند نگاه میکنند.

Mohaj Canada گفت...

آنا خانم من با کسی دعوا ندارم. بهرحال این نظر شخصی شماست و محترمه ولی دلیل منطقی برای رد کردن حرفم جز اشاره به مقالات ندیده و نخوانده و در آخر هم جوابی کلیشه ای ندیدم و خیلی دلم میخواد یک مرد از همون دسته که در رویای شماست بیاد و به من جواب بده.

Bye Bye Canada گفت...

مهندس مگه نمیدونی که اصولا در کانادا و کشور‌های پیشرفته مردان اصلا و ابداع به زنان به عنوان نیاز جنسی‌ نگاه نمی‌‌کنند و این موضوع فقط مختص کشور‌های جهان سوم است؟

خداحافظ کانادا

Sara Katan گفت...

از شما که مهندسین بعیده با بسنده کردن به منابع اندک اینطوری بیانیه صادر کنین. اولا که اگر ارگاسم خانوما مغزیه و مال آقایون فیزیکی تره پس چطوره که آقایون آقایون به درتی تاک (dirty talk)اینقدر علاقه دارن؟ دوما حتی اگر فرض بگیریم که خانوم شما با خیانت شما اوکی هست (فرض محاله ولی حالا) و شما هم میخواید این کارو بکنین باز هم معیوب بودن پدیده روسپی گری به قوت خودش باقی میمونه. میدونین چرا؟ چون اون روسپی بدبخت آدمه و روح و احساس داره و از بدبختی و ناچاری داره اینکارو میکنه. اون برای زنده موندن تن به این کار داده و اگه بدون هیچ کاری پولشو بهش بدید مطمئن باشید این کار و نخواهد کرد. پس نمیشه احساسات روسپی رو از این پدیده حذف کرد مگر اینکه رباتهای روسپی بسازن که بله این مشکل حل بشه. ثالثا این همه علم روانشناسی و مشاوره و س*ک*س تراپی در این زمینه دارن کار میکنن تا غریزه های انسانی بیشتر تحت کنترل آدمها در بیاد. به قول آنا این دم دستی ترین راه حل است برای یه انسان بی خبر از همه جا که تا حالا پیش روانکاو و مشاور نرفته نرفته. اگه قرار باشه همه این جوری فکر کنن که دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه. عین اینکه از بچگی به آدم یاد ندن وقتی ادرار داشت بره توالت بلکه هر جا توالتش گرفت دستشویی کنه. غریزه است دیگه!

anna گفت...

شما تو پائین متن اصلیتون نوشتید نظر شما چی‌ هست؟ و من هم نظرم را گفتم، هیچگونه حالت دعوا یا پرخاشی تو جوابم نمیبینم فقط مخالف شما فکر می‌کنم. اگه شما این مقالات رو نخوندید، من حتما براتون رفرنس میفرستم. البته از ممنوع بودن روسپیگری چه تو کشورهای بدبخت و چه در کشورهای فوق پیشرفته فکر می‌کنم این جور به نظر بیاد که فرضیه شما مسلما بنیان جامعه رو بهش آسیب میزده که ممنوع کردند. وگرنه در کشوری مثل سوئد که همه چی‌ آزاده فقط ۱ چیزی ممنوع هست و اون "روسپیگری "هست.

در ضمن من همسرم چون اینجا روانپزشکی خونده و کلا از کودکی اینجا بزرگ شده سر این قضیه باهم صحبت میکردیم و دقیقا این حرف ایشون بر مبنای دروسی که خونده و مقالاتش،"مردی که لذت جنسی‌ را همراه با عشق تجربه کرده باشه محال هست که بتونه تصور این ۲ را جدا از هم داشته باشه" ، اسمش مهدی هست و قبلان در مورد اینکه شما میتونید ماشین کرایه کنید به جای پول دادن واسه تمرین رانندگی‌، براتون پیغام هم گذاشته بود.

پس من با حالت‌های فمینیستی اینجا نیومدم باهاتون دعوا کنم، و اگه فکر می‌کنید نظر که میدید ۱۰۰% درسته خوب دیگه نظر مردم را عجیبه که میخواید.

Unknown گفت...

سلام
معذرت میخوام وسط این بحث داغ !!!

آقای مهاجر من در مورد زبان فرانسه برای شما ایمیلی زدم و سوالی پرسیدم. جوابی نیومد. ممنون میشم اگر بررسی کنید.

hasti گفت...

با نظرات ساشا موافقم

RS232 گفت...

من فقط به یک نکته کوچک اشاره میکنم که پرداختن به این مقوله, سالیان بسیار درازی است که بین نظریه پردازان مختلف مباحث اجتماعی انجام میشود و به سادگی نمیشود در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت کرد.
در حال حاضر با اینکه در کشورهای غربی روسپیگری ممنوع است ولی دولت از فعالیت آنها اطلاع دارد و سعی میکند که آنها را تحت کنترل و حمایت خود در بیاورد. بسیاری از روسپی های زن و یا مرد از شغل و درآمد خود راضی هستند و حاضر به انجام کارهای دیگری که طبیعتا درآمد کمتری هم دارد نیستند. دولتها فقط با کسانی که زنها را در جهت منافع خودشان اجیر کرده و آنها را به شغل روسپیگری وا میدارند بطور جدی مبارزه میکنند.
به نظر من باید بااین شغل بعنوان یک پدیده اجتماعی که خوب یا بد وجود دارد برخورد کرد و مثلا نمیشود آن را با دزدی و یا تکدیگری و یا دراگ دیلری مقایسه نمود.
بحث روسپیگری در امریکا تقریبا شبیه بحث فروش آزاد اسلحه است که تعاملی است میان آزادیها و مسئولیتهای فردی با تحت کنترل درآوردن یک جامعه بر اساس قوانین و چارچوبها.

Unknown گفت...

اگر قرار باشد که غریزه را اصل بدانیم (بخشی که شما آن را حیوانی خوانده اید) در این خصوص باید برای هر دو زن و مرد به یک سان حق قائل باشیم. یعنی چه زن و چه مرد بایستی بتوانند برای ایجاد توازن در جسم روح و روانشان از امکانات موجود قابل خرید استفاده کنند.
ولی چون شما بار فرهنگی جامعه ای را دارید که غریزه فقط از دید مردان تعریف شده و بسیاری از زنان هم در طول تاریخ به این تعریف تمکین کرده اند متاسفانه خیلی راحت از بخش حیوانی آن برای زنان فاکتور گرفته ايد و زن را به عنوان " کارگر جنسی" از نوع انحصاری و خانگیش دیده اید .
در کشورهای آزادتر این " کار کشی جنسی" به مردان هم کشیده شده است. یعنی مردان و زنان هر دو برای کسب معاش زندگی به کارگر جنسی تبدیل شده اند و حتما" به بهانه ایجاد توازن در جسم روح و روان هم آقایان و هم خانمها . اینکه چه کسي مقصر هست و چه کسی بيمار هست و هزاران سئوال دیگر در بخث فعلی ما نمي گنجد. به نظر من این مسئله مثل مسئله فروش مواد مخدر و مصرف مخدر هست هر دو بخش به سلامت جامعه آسیب مي رسانند. چه فروشنده و چه مصرف کننده هرزه می شوند. متاسفانه شما به اشتباه فکر می کنید که با بودن چنین افرادی در جامعه امنیت زن و بچه شما و آرامش روحی مردان تامین می شود. می دانید چه برسر روح و روان این زنان می آید و فرزندان اين زنان و مردان در آينده همسران فرزندان شما و من می شوند. در جوامع آزاد نیازی به پنهان کردن این شغل نیست ولی متاسفانه در جوامع بسته ای مثل کشور ما، بسیاری از زنان برای امرار معاش تن به این شغل می دهند و هیچوقت هم کسي نمی فهمد. بسیاری از این زنان در حال حاضر متاهل هستند و یا دختران جوانی هستند که توسط والدین برای امرار معاش فروخته شده اند.آیا مي دانيد زنانی که به عنوان صيغه و يا همسران دوم مردان هستند چه زندگی تحقیر آميزی دارند. واقعا" من دیدن اين فیلم را به تمام مردان پیشنهاد می کنم تا به طور عینی بتوانند موقعیت احساسی اين زنان را درک کنند.

The Man from Elysian Fields (The Escort) - 2001

Unknown گفت...

بسیار خوب.
اگر تشنگان مادر خواهر همسر و دختر شما باشند می توانند به دنبال آب خوردن بروند؟ حق رفع عطش را برای آنها هم قائل هستید؟

Mohaj Canada گفت...

ما در اینجا از جنایت و بهره کشی صحبت نمیکنیم، آن مقوله جداست، همانطور که Rs232 گفت خیلی از این افراد از کار خود راضی بوده و به میل خود به این کار رو میارند و حاضر به تعویض شغل خود نیستند پس بحث بهره کشی و اینکه چه بر سر روح و روان آنان میاید منتفی است چون به اختیار خود انتخاب کرده اند جون دنبال منافع مادی هستند.
در ضمن راه حلهای به ظاهر زیبا و محدودیتهایی که زنان دهها سال است که مطرح میکنند و به چند دلیل کلیشه ای بسنده میکنند، به ارتباطات پنهانی دائم و موقت بسیاری از شوهران آنان با زنان دیگر و حتی ایجاد خانواده های پنهانی و عقده های اجتماعی فراوان و عدم امنیت اجتماعی خود آنان در جامعه منجر شده است واقعیتی که وجود دارد و به جای راه حل سعی بر مذموم نمایی آن دارند. مانند کسی که تشنه است و کس دیگری در برابر او ز مضرات آب سخن بگوید. شخص تشنه اگر خیلی مبادی آداب باشد با دقت به حرف گوینده گوش میکند و در آخر لیوان آب را سر میکشد. مردان دنبال جوابی برای غریزه خود هستند، اگر در چهار چوبی مشخص پاسخ را پیدا کنند چه بهتر، و اگر نه پاسخ را در جای دیگری جستجو خواهند کرد جایی که حتی با رعایت موازین، دین هم این اجازه را به آنان داده و مقایسه کردن آن با ادار کردن در هر جایی(چنان کی یکی از دوستان اشاره کرد) بسیار مسخره است.

Mohaj Canada گفت...

این من نیستم که بخواهم حق برای کسی قائل باشم یا نباشم. من کاره ای نیستم این خداست که در چهارچوب دین حق را قائل میشود یا نمیشود مگر اینکه کسی بخواهد حتی از چهارچوب بندگی هم خارج شود که مقوله ای است جدا. من از مشکلی که در جامعه وجود دارد گفتم و شما با مذمت آن سوالی کلیشه ای و تکراری را که مشکلات دیگری را پدید میآورد مطرح میکنید که جواب هم همان است که گفتم. اگر برای خالق من این مسئله مهم نبود قطعا بالفطره برای من هم مهم نبود.

Unknown گفت...

تا جایی که من هم با خالق شما آشنا هستم، مسئله روسپیگری اصلا" و ابدا" نباید وجود داشته باشد و بهتر هست که کل صورت مسئله تون رو عوض کنید.

Mohaj Canada گفت...

مسئله رو نمیشه با واسطه بد بودن یا سخت بودن حذف کرد یا نادیده گرفت، مسئله وجود داره باید حلش کرد.

Unknown گفت...

چرا مسئله مردان را ما باید حل کنیم ولی مسئله زنان را خالق از قبل تبیین کرده است؟ شما هم خوب هوا دار یک بام و دو هوا هستید.

Mohaj Canada گفت...

آخه مسئله مردان رو هم خالق از قبل تبیین کرده ولی شما مخالف هستید و مسئله از همینجا بوجود اومده. در هر صورت من رفتم بخوابم بای.

Unknown گفت...

با عرض سلام به همه دوستان.

1- اول از همه بگم که من متاسفانه و یا خوشبختانه به دین و خدا پیغمبر و این موارد کاری ندارم.
2- معتقدم مرد یا زن شدیدا و ذاتا دوست داره احساسات عاشقانه و حتی جنسی خود رو تنها به یک نفر ابراز کنه و مشخصا از هر شب با کسی بودن لذت خیلی کمتری می بره(حتی آزار میبینه). حتی اگر با روسپیگر هم باشه شدیدا به یک نفر از اونها وابسته میشه و معمولا ترجیح میده با اون یک نفر باشه. آیا به نظر شما اینور نیست؟
3- مرد و زن هر دو به صورت ذهنی و جسمی به نقطه ارگاسم می رسند و خیلی بعید میدونم تفاوت زیادی با هم داشته باشند مگر در موارد خیلی شخصی که نمیشه اون رو به کل نسبت داد.
4- روسپیگری شغلی است که اکثرا بنا به اجبار مالی به اون رو میارن و از اینکه به راحتی حاضر به تغییر شغل نیستن نمیشه نتیجه گرفت که به این شغل علاقه دارن. طبیعتا برای همه افراد "تغییر" سخت هست و نظر شخصیم اینه که درصد بالایی از روسپیگر ها واقعا دنبال فرصت شغلی مناسب تری هستن حداقل تو ایران که اینطوریه!
5- شریک زندگی(همسر دائم، موقت، دوست و ...) به هیچ وجه و هیچ دلیلی حاضر نمیشه طرفش با کسی دیگه معاشقه و یا نزدیکی داشته باشه. دلیل این امر هم همون حس بوجود آمده از شماره 2 هست. واقعا هنوز کسی رو ندیدم که بتونه از ته دل به این موضوع اهمیت نده!
6- با تمام این تفاسیر روسپیگری رو نه تنها سرکوب نمیکنم و معتقدم وجود همچین افرادی کاملا ضروری و به نفع جامعست فقط و فقط در صورتی که تحت کنترل دقیق سازمانی باشه که باعث بوجود اومدن بیماری نشه و همچنین هر کسی نتونه از این سرویس استفاده کنه. افرادی که همبستر ندارند مثلا دوست پسر یا دختر ندارن و یا مطلقه هستن و ... بتونن برای رفع نیاز ازاین سرویس استفاده کنن. مسلما روسپیگر ها در این حالت حقوق ماهانه باید داشته باشن و این کمک روحی میکنه که کاملا به این موضوع به صورت حرفه ای برخورد بشه و احساسات کسی کاملا له و پایمال نشه یه جورای خیلی کمی شبیه مانکن ها و مدل ها.


نظرات خودتون رو بهم بگید.
آقای مهاجر جواب ایمیل من رو هم بده پلیز.
ممنون. همگی موفق و پیروز باشید.

Unknown گفت...

بالاخره من نفهمیدم خالق شما مسئله رو برای مردان چگونه تبیین کرده؟ استفاده از " کارگران جنسی" که شما آنها را روسپی می نامید؟

شبتان بخیر. این آخرین پیام من در این رابطه هست چون حوصله بازی قایم با شک را ندارم. این نوع جوابگویی شما ما را به هیچ کجا نخواهد برد.

از ناصر هم خیلی ممنون که جواب سریع و روشنی داده است.

Sara Katan گفت...

آقای مهاجر
اصلا دیگه نمیخوام در این باره بحث کنم چون شما اینطوری که معلومه اهل بحث عادلانه نیستید و به طور قسمی مسائل رو میخونید و جواب میدید. فقط یه پیشنهاد دارم اونم اینکه یه کمی به حرف آدمای دیگه بها بدید شاید اونا موارد عینی بیشتری رو دیدن و شنیدن و تجربه کردن. اینجوری که شما اینقدر حرف حرف خودتونه هم خودتون توی جامعه اذیت میشید و هم اطرافیان و خانوادتون از دستتون عذاب میکشن. باور کنید ازتون کم نمیشه که هیچی کلی هم به نفعتون میشه!

narcisse گفت...

فقط یه سوال دارم
اگه یه خانمی که ازدواج کرده از رابطه سکس با همسرش راضی نبود چه باید بکنه؟
بدون اینکه بخواد کانون خانوادشو به هم بزنه

narcisse گفت...

به نظر من روسپیگری هیچ مشکلی ایجاد نمی کنه
اگه تو چارچوب خودش باشه
ولی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مشکل اساسی اینه که کی قراره بره پیش روسپیا؟؟؟ مجرد یا متاهل؟
اگه تصمیم گرفتیم که به یه نفر متعهد باشیم بهتره مشکل جنسیمونو مثل آدم باش مطرح کنیم وحلش کنیم
هیچ زن و مردی مجبور به ازدواج نیستن
می تونیم مجرد بمونیم و ...
درست؟
ولی خواهش می کنم سوال کامنت قبلی منو جواب بدید
راستی آقای مهاجر عزیز
بدجور زدی تو مایه خدا و پیغمبرا
یه کم بعید بود از شما

Mohaj Canada گفت...

من با بعضی قسمتهای حرفهای ناصر کاملا موافقم، ولی با قسمتی که گفت مرد اگه با کسی باشه وابسته میشه، نه اصلا درست نیست پس باید گفت که روسپیان هر شب یکی رو عاشق خودشون میکنن. چنین مردی که قراره با اولین روسپی عاشق بشه وجود نداره چون چنین شخصی که کمبود عشق داره به چنین زنانی رو نمیاره و اگه هم بیاره به قول شما با یکی از همون دو سه تا اولی کار رو تموم میکنه.
در ضمن من متاسفم از جوابها، من از واقعیتها صحبت کردم و شما به مذموم دانستن واقعیتها بسنده میکنید و بدون اینکه علت رو جستجو کنید معلول رو سرزنش میکنید.
واقعیت اینه که روسپیان وجود دارند. واقعیت دیگه اینه که 80 درصد مشتریان روسپیان مردان متاهل هستند.
البته روسپی کسیه که با افراد زیادی در تماسه ولی این دلیل نمیشه که مردی که به این شخص رجوع میکنه کارش به قول شماها همین باشه.
در ضمن چنین اشخاصی غیر متعادلی جزو بحث من نیستند.
واقعیت بعدی اینه که درصد زیادی از مردان متاهل میخوان طبق میل شما پایبند به خانوادشون باقی بمونن و سراغ همچین افرادی نرند و احساس ناکامشونو سرکوب میکنند در عوض دچار دهها بیماری روانی دیگه میشن که دامن خانواده و اجتماع رو میگیره.
اینها واقعیته نه تئوری که بیایید بحث کنید خوبه یا بده. اینها وجود داره. هر چیم سرزنش کنید وجود داره.
بحث من این بود، اگر روسپیان وجود نداشتند آمار چنین افرادی در اجتماع بسیار بالاتر از این حد میرفت. آمار جرم و جنایت بسیار بالاتر میشد.
کل بحث من فقط قسمت آخر صحبت ناصر بود که میگه این مسئله اگه در چهارچوب قوانین مملکت مدیریت بشه خیلی هم خوبه و خیلی از مشکلات روانی و اجتماعی حل میشه.
حالا دوباره بیایید روی واقعیت سرپوش بگذارید هی صغرا کبری کنید که مردی که زنشو دوست داره و ... و ... فلان و بسار. باشه منم حرق شمارو تایید میکنم میخوام سر به تنش نباشه ولی باز این مشکل رو حل نمیکنه.
در جواب نارسیس: میبینم که این سوال رو با سوال جواب دادن داره تو مملکت همه گیر میشه. بهرحال در بالا جواب دادم ولی در عین حال باز چی میخوای جواب بدم؟ میخوای فتوا بدم؟ فتوا رو قبلا دادن قبول ندارین؟ هر کاری خودتون میدونید صلاحه بکنید. من در این حد نیستم. من از واقعیت موجود صحبت کردم از علتش هم گفتم ولی مثل اینکه چندان با مذاق خانومها خوش نمیاد.
در عین حال از از اینکه گروهی از آنها در چهارچوب قانون و شرع برخی مشکل آقایون رو حل میکنند حمایت میکنم.
در ضمن شما مگه شاخ و دم منو دیدی که میگی از من بعیده بزنم تو کار دین و پیغمبر؟

RS232 گفت...

من تا حدودی صحبتهای خانم ساشا را درک میکنم. ولی حال که میخواهید با جزئیات وارد بحث روسپیگری شوید اجازه دهید آن را تعریف کنیم شاید بسیاری از سوء تفاهمات برطرف شود.
از نظر من روسپی , زن یا مردی است که به جنس مخالف خود کمک میکند تا از نظر جنسی ارضاء شود. بهمین سادگی.
در واقع مراجعه به یک روسپی با خودارضایی فرق چندانی ندارد و فقط راحت تر است.
ولی چرا یک مرد و یا یک زن اگر متاهل است نمیتواند رابطه رضایت بخشی از نظر جنسی با همسر خود داشته باشد, بحث دیگری است که به روسپیگری مربوط نمیشود. و عدم وجود روسپی هم این مشکل را حل نخواهد کرد.

Bahareh گفت...

من وبلاگتونو از آخر به اول خوندم. البته از اون پست آخر تا اينجا با توجه به كمرنگ بودن نقش خانومتون تو پستا مي‌دونستم فمينيست نيستين. ولي به اين پست كه رسيدم شوكه شدم كه ديدم به اندازه يه آخوند آنتي‌فمينيست هستين.

ناشناس گفت...

Defaa az sighe lotfan nakonid, kheili kassife in sighe. Mardi ke ezdevaj mikone bayad be hamsaresh vafadar bashe, age nemitune ezdevaj nemikone ya az ezdevaj miyad biroon. Bahane tarashi nakonid

ناشناس گفت...

منم دقیقا مثل بهاره از آخر خوندم رسیدم به این پست، همش این سئوال برام پیش می اومد که در دنیای این نویسنده چرا اثری از وجود همسرشون نیست یعنی لابلای این همه موفقیت و نبوغی که از خودتون گفتین و متاسفانه ما ایرانی ها رو از این همه استعداد بی بهره و محروم کردید و مهاجرت کردید، همسرتون هیچ نقشی نداشته؟ وقتی به پست رسیدم جوابم رو گرفتم و الیته مثل بهاره شوکه نشدم چون در تمام این ویلاگ بوی تظاهر به دینداری و اصرار به چپاندن مطلب نماز در بین کارها که البته امری خصوصی است دیده می شد و دیگه با درست دونستن صیغه حجت را بر همه تمام کردید و دیگر جایی برای تردید باقی نذاشتید و من از این لحظه به نشانه اعتراض از خواندن ادامه وبلاگ شما صرف نظر می کنم هر جند که شاید برای شما ذره ای اهمیت نداشته باشد. شرم بر شما باد.

Mohaj Canada گفت...

خانوم ناشناس
از کوبیدن شما ممنونم ولی شما هم مثل اکثر هموطنان ما چه زن و چه مرد، محکوم کردن و کوبیدن طرف مقابل رو با انتقاد اشتباه گرفتید.
شما همونطور که میگید وبلاگ رو از آخر به اول بیش از 150 پست رو خوندید و خوندید و خوندید و دقیقا فقط به این پست که رسیدید متوجه شدید که من آدم بدی هستم چرا که نظر شما در این پست با نظر من 100 % مخالف هست. که این خود به عنوان یکی از اخلاقهای ناپسند ما ایرانیها جای تامل دارد.
اتفاقا من در این وبلاگ دقیقا خودم هستم و مطالب وبلاگ خیلی بیشتر از اینکه به درد من بخورد به درد خوانندگانی نظیر شما میخورد که از اینکار بسیار خرسند و خوشحالم.
ولی به خاطر خوشامد خوانندگانی نظیر شما مطلب نمینویسم و فکر میکنم از اینکه وقت گذاشتم و جواب شما را مودبانه دادم شما از من تشکر خواهید کرد.
موفق باشید