۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

مهاجرین کانادا و مهاجرین سرزمین خیال

وقتی وبلاگ و کامنتهاشو نگاه میکنم میبینم دو نوع مهاجر داریم، مهاجر کانادا و مهاجر سرزمین خیال، اولی واقع بین هستش و برای کاراش برنامه ریزی کرده و با برنامه ریزی مهاجرت کرده. هدف اصلیش هم زندگی در کاناداست باید بگم اکثر قریب به اتفاق این مهاجرین موفق میشند ولی گروه دوم کسانی هستند که دوست دارند از واقعیت فرار کنند، هر جا واقعیت رو ببینند اگر با خیالاتشون تطبیق نداشته باشه میان بر میزنند و اگه جایی نقدی ببینند پرخاش میکنند. اینها مهاجر سرزمین خیال هستند. مهاجرینی که از کشورشون دارند فرار میکنند به دلیلی که میگند آزادی نیست، و بعد به خودشون حق میدند برن تو وبلاگ شخصی دیگران و بگند مثلا شما حق ندارید از فلان چیز انتقاد کنید و اصلا دولت کانادا چرا به ما ویزا نمیده و به شما که انتقاد میکنید ویزا میده. عزیز من تو اولین شرط ورود به یک کشور آزاد رو نمیدونی و نمیدونی که در کشور آزاد نباید در حریم شخصی به دیگران تکلبف کنی چکار کنند، اونوقت انتقاد میکنی چرا مثلا کانادا به امثال من به راحتی ویزا داده؟
راستش ویزا گرفتن کانادا اصلا افتخار نداره. راحتترین بخش مهاجرت به کانادا ویزا گرفتنشه، که متاسفانه برخی همین کار راحت رو هم خودشون انجام نمیدن و یکی دیگه باید براشون انجام بده. یک مشت کاغذ پر میکنی، مدرک تهیه میکنی ضمیمه میکنی، وایمستی تا به مصاحبه دعوتت کنند، میری مصاحبه یک مشت سوال تکراری میکنند شما هم تکراری جواب میدی بعد یک مشت مدرک دیگه تهیه میکنی و وایمیستی تا ویزات بیاد. به نظر من از این راحتتر وجود نداره.
در این وبلاگ من از کانادا انتقاد نمیکنم بلکه دارم واقعیتها و احساساتی که شخص مهاجر داره رو یک جوری انتقال میدم. کسی که تا جلو دماغشو بیشتر نمیبینه میاد و آخرین پست رو میبینه و فقط دنبال یک جمله میگرده که من انتقاد کرده باشم ازینجا به بعد سوال کلیشه ای و تکراری رو میپرسه که چرا برنمیگردینو و حق ندارین انرژی منفی بدین. اصلا این اشخاص منظور منو از پست هم نمیتونن بگیرن. بهر حال من درینجا سعی دارم احساس خودمو در وضعیتهای مختلف به خواننده منتقل کنم. اینجا پر از کامنت انتقاد و کامنت تمجید هم بشه یرام مهم نیست.
کسی که داره میاد کانادا باید بدونه دراینجا مخصوصا در اوایل دوره اقامت با چه مسائلی روبرو خواهد بود و بیخود برا خودش رویا پردازی نکنه.
و اما تجربه ای که برای پیدا کردن کار تا در اینجا بدست آوردم اینه:

1) اینجا مونتراله همه میگن فرانسه ولی در همه چی انگلیسی حرف اول رو میزنه، قبل از اومدن انگلیسیتونو در حد Fluent قوی کنید. بعد از اون هر چی دوست دارین فرانسه بخونید ولی اول انگلیسی.
من خودم فرانسم از 4 ،3 و انگلیسیم از 4، 2.5 بود ولی راستش اینجا کم آوردم.
2) هر مدرکی از ایران داشته باشید بهترین دانشجو در بهترین دانشگاه باشید، به درد ادامه تحصیل میخوره ولی بدرد کار اصلا.
اینجا حتما حتما یا باید کارتونو دیده باشند و یا اینکه یک یا چند Certificate بین المللی معتبر کنار مدرک تحصیلی و رزومه داشته باشید. راستش برا کارفرما ها اینجا وقتی بگی فوق لیسانس مثلا برق از دانشگاه صنعتی شریف دارم مثل اینکه گفتی یک مدرک از دانشگاه معتبر کابل دارم زیاد اطلاعات ندارند.
3) یک جا نشستن و رزومه پرتاب کردن با ایمیل فایده نداره، اگه هنری و تخصصی دارید باید شرکتهای زمینه کاری رو لیست کنید و تشریف ببرید اونجا و صحبت کنید و حداقل رزومتونو حضوری تحویل بدید تا کمی جدیتون بگیرند.
4) اگه میخواین volunteer کار کنید در زمینه تخصصی خودتون کار کنید تا حداقل اگه اونجا استخدامتون نکرد یک سابقه تخصصی کانادایی داشته باشید. در غیراینصورت وقت تلف کرنده.
5) سمج باشین، اگه جایی رزومه میدین چندین بار زنگ بزنید و ازشون بپرسید که کار من چی شد؟ البته حواستون به این هم باشه اگه زنگ بزنید و زبان ضعیف باشه مطمئن باشید طرف ردتون میکنه. پس اعتبار خودتونو تو اون شرکت قبل از قوی تر کردن زبان خراب نکنید.

خوب اینم از تجربه من تا اینجا در جستجوی کار.

۱۹ نظر:

ناشناس گفت...

وقتی تحمل کوچکترین انتقاد را ندارید و حرف خودتون را میزنید ترجیح میدم دیگه وقتمو با خوندن وبلاگتون هدر ندم

تیمسار گفت...

الحق که حقیقت رو میگی. برای شروع موفق:
اول : زبان
دوم : زبان
سوم : زبان
چهارم: بقیه کارها

یا حق

خداحافظ كانادا گفت...

سلام مهندس جان

می‌‌بینی‌ کوچکترین فایده این وبلاگ اینه که بهت کمک می‌‌کنه بهتر طرفدرای کانادا رو بشناسی و با دلایل الکی‌ شون برای جانبداری یکطرفه از زندگی‌ فلاکت بار مهاجرتی آشنا بشی‌.

هر آنچه می‌‌خواهد دل‌ تنگت بگوی. همون بهتر که کانادا مثبت نویسان نخونند.

موفّق باشی‌.

خداحافظ كانادا

Mohaj Canada گفت...

دوستان عزیز با عرض معذرت فراوان ازین ببعد مجبورم توهین به افراد دیگر در این وبلاگ و طبعا جواب توهینها رو سانسور کنم.

خداحافظ كانادا گفت...

بازم سلام مهندس جان

میگم گند این واکسن‌های آنفولانزا هم داره کم کم در میاد. این مقاله رو نگاهی‌ بندازی بد نیست، امروز منتشر شده:

In wake of study concerns, Ontario delays seasonal flu shots for all but +65

http://ca.news.yahoo.com/s/capress/090924/national/flu_vaccine_ontario

موفّق باشی‌.

خداحافظ كانادا

خداحافظ كانادا گفت...

سلام مهندس جان

در مورد اطلاع آتی که خواسته بودی این شماره‌ها و لینک رو لطفا نگاهی‌ بنداز. با شرایط فعلی‌ که ظاهرأ فقط افراد بالای ۶۵ واجد تزریق این واکسن هستند (که آنهم بخاطر خرجی است که روی دست دولت می‌‌گذرند در صورت بیمار شدن !) ممکن است که برای فرزندانتان تجویز نکنند.

البته اگه بچه ها خیلی‌ تماس با خارج منزل ندارند شاید خیلی‌ نیازی نباشه. اگر مدرسه‌ای هستن و هر روز به مدرسه میرند، حتما با مدرسه صحبت کنید.

نگران نباشید و انشاالله همیشه سلامت. فعلا شب بخیر

خداحافظ كانادا


http://www.gouv.qc.ca/portail/quebec/pgs/commun/nousjoindre/sq/telephone/?lang=en&s=38

Monday through Friday, from 8:30 a.m. to 4:30 p.m.
From 9:30 a.m. to 5:30 p.m., local time, in Maritimes
Québec calling area: 418 644-4545
Montréal calling area: 514 644-4545
Elsewhere in Québec: 1 877 644-4545 (toll free)

نیلوفر گفت...

سلام مهاجر عزیز.برای نوسیسنده یک وبلاگ درست نیست خوانندگانش خط مشی تعیین کنن و یا به نوشته هاش و یا برداشتهاش توهین کنن.من از صداقت نوشته ها و احترامی که در متن های شماست خوشم می اد و از خوندن تجربیاتتون( مثبت و یا منفی)لذت می برم.امیدوار با توجه به تجربیاتی که در زمینه کار پیدا کردید بزدی کار مناسبی پیدا کنید.وهمیشه موفق باشید

reza گفت...

A question

I really like to know what did you think about your first few months. and what happen when you arrived here? is it what you expect? I am not sure how much you are eager to get a job but I talked to my friend who is a computer expertise, after 3 years he get a reputation as a consultant and make good money, companies call him and he is getting offers. he start his job as a computer technician and lived a room at Garage level of a tower, now making 60 bucks! He has good links, as I told you before send me an email to get his contact information.

Good luck

Reza-BC

ناشناس گفت...

با سلام به شما . سایت خوبی دارین و من از طرفداران شما هستم . البته حقایق سختی کار و زندگی در کانادا بر افراد روشن بین پوشیده نیست . سوالی داشتم و میخواستم بدانم که واقعا از نظر شما دانش زبان انگلیسی به فرانسه تقدم داره ؟ حتی برای من که میخوام برم کبک !
و در آخر یه راهنمایی از شما دارم : سطح زبان فرانسه من ابتدایی ( در حدی که فقط در مصاحبه تونستم قبول بشم) و زبان انگلیسی هم معمولیه ( مطالعه آزاد ) و نه مدرک tef دارم و نه ielts و در مجموع حدود 6 ماه مفید در ایران وقت دارم ، به نظرتان در این مدت روی انگلیسی کار کنم یا فرانسه یا هر دو ؟ و آیا اگر شما فقط 6 ماه در ایران فرصت داشتید ترجیح میدادید کار کنید و پول در بیارین یا کار نمیکردین و فول تایم زبان میخوندین ؟ البته با احتساب اینکه من مجردم و آنچنان خرجی ندارم . ممنون میشم پاسخ من را با اطمینان خاطر بدهید و از دوستان دیگر هم میخواهم که من را راهنمایی کنند و نظراتشون را به اینجانب ارایه دهند .

خداحافظ كانادا گفت...

دوست ناشناس سلام

هر تصمیمی که می‌‌گیرید فقط املاک و دارایی‌هایتان را در ایران (اگر دارید) نفروشید. مجرد یا متاهل بودن هم چندن فرقی‌ در کانادا ندارد.

اینجا هر کسی‌ هزینه و مالیاتش جداگانهٔ محاسبه می‌‌شود و مجرد بودن چیزی از مخارج زندگی‌ در اینجا کم نمی‌‌کند.

موفق باشید.

خداحافظ كانادا

امیر گفت...

سلام دوست عزیز مهندس عزیز
راستش تازه با سایت شما آشنا شدم خیلی عالی می نویسی باتوجه به اینکه خیلی وقته دنبال یک نفرهم رشته خودم می گشتم خلاصه امشب شما پیدا کردم.
امیدوارم سریعتر شاغل بشی اگرکانادا نویس های دیگری که مهندس برق هستند رو معرفی کنید ممنون می شم راستی با افتخار شما رو لینک کردم منمون می شم اگر تمایل داشتید به من هم لطف فرمائید
see you soon xxx

مهاجر06 گفت...

سلام
دوست عزیز ممنون از اطلاعاتت راجع به این اعداد میسه کمی بیشتر توضیح بدید.
من خودم فرانسم از 4 ،3 و انگلیسیم از 4، 2.5 بود؟!!
سپاس
امیر-مهاجر06

Mohaj Canada گفت...

Dear Reza
I completly agree with u, and i know there are lots of difficulties in this way, for Immigrants. I know an immigrant has to bear the problems, minimum several months of his arrival to canada.But i told several times, anyway this is my sensation, In this weblog i make effort to transfer my feellings as a new immigrant to others.
Maybe my opinion changes after several months since some of them are changing now but in my idea, this is very useful that ppl who are doing their immigration affairs read my present ideas about Canada.
About Your email address, I am willing to have a contact with you ,but unfortunately i haven't got any email address from u, because of this blog or me

جواب دوست عزیز در مورد زبان... من ترچیح میدادم در این شش ماه هفته ای سه روز عصر ها بعد از کار کلاس خصوصی زبان انگلیسی برم و بقیش رو هم خودم تمرین کنم. اگه در مصاحبه قبول شدید دیگه به فرانسه فکر نکنید تا برسید اینجا.

Ali گفت...

سلام مهاجر عزیز
این نظر شما راجع به زبان انگلیسی برای من هم جالب بودچون توی چند تا وبلاگ دیگه خوندم که تو کبک کارا فقط با زبان فرانسوی پیش میره و زبان انگلیسی رو اکثرا خوب بلد نیستن و شرکت ها هم زبان فرانسوی رو ارجح میدونن!!
اگه واقعا اینجوری باشه که شما میگید من و فکر کنم خیلیای دیگه تو مسیر اشتباه هستیم چون بیشتر وقت رو به فرانسوی اختصاص میدیم!!
ممکنه این نظر شما به این خاطر باشه که چون فرانسویتون قوی تر از انکلیسی تونه اینجوری احساس میکنید؟؟
لطفا یه مقدار توضیح بدید

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز. میخواهم علاوه بر چیزهایی که در مورد کانادا گفتی یک چیز مهم دیگه هم اضافه کنم که ممکنه بعضی ها قبول نداشته باشند. آن مورد هم شانس است. بله شانس. من در امریکا زندگی میکنم و به نظر من شانس پیدا کردن کار مناسب از شانس قبول شدن گرین کارت سخت تر و مهم تره. در کانادا هم احتمالا باید شانس بیاوری و یک جوری به بازار کار خودت وارد شوی. من وقتی حدود پنج سال پیش از ایران میامدم میخواستم بعد از سه ماه که گرین کارت و دیگر کارهای اداریم را ردیف کردم برگردم ایران. همینطوری خانه را با وسایل قفل کردم از کارم مرخصی سه ماهه گرفتم و راه افتادم. اصلا امیدی به پیدا کردن کار مناسب نداشتم. ولی بعد از اینکه آمدم بعد از دو ماه یک کار تکنسینی برایم پیدا شد و به خودم گفتم بهتر است هم زبانم بهتر شود و هم تجربه کاری بدست بیاورم. همان کار حدود یک سال و نیم طول کشید و در این مدت برای کار تخصصی خودم همیشه رزومه میفرستادم تا اینکه یک شرکت مهندسی با من تماس گرفت و دقیقا فردی را میخواست با تجربیات من و اینکه یک سال و نیم هم تجربه در امریکا داشتم خیلی مهم بود. و الآن بیشتر از سه ساله که در این شرکت کار میکنم و حتی گهگاهی پیشنهاداتی از شرکتهای رقیب دریافت میکنم. خودم میدانم که شانس در راه افتادن من بسیار موثر بوده است اگرنه افرادی بسیار شایسته تر و باسوادتر از من بعد سالیان دراز هنوز نتوانسته اند شغل مورد نظرشان را پیدا کنند. در ضمن من از همان اول یک اتاق از یک خانواده امریکایی اجاره کردم و تا الآن هم که جایم را عوض کردم باز هم در بین یک خانواده امریکایی هستم. این مسئله خیلی بهم کمک کرد که زودتر در این جامعه راه بیفتم. هنوز هم که هنوزه منتظرم که بتوانم یک ماه مرخصی بگبرم و به ایران بروم چون کارهای نیمه تمام زیادی آنجا دارم. این مسائل را گفتم که از خودت نا امید نشی و بدونی که ممکنه موقعی که هیج امیدی نداری شانس بهت رو کنه و همه چی مرتب و روبراه بشه. بهرحال برات آرزوی موفقیت میکنم. در ضمن احساست رو درک میکنم و میدونم که هیچ چیزی بدتر از بلاتکلیفی نیست

ناشناس گفت...

با سلام مجدد به مدیر محترم وبلاگ و دوستان عزیز . ممنون از پاسختان در رابطه با سوالی که با شناسه ناشناس در 25 سپتامبر مطرح کردم. در یک برزخ زمانی گیرکردم چون اولا هیچ شرکتی برای 5 تا 6 ماه قرارداد همکاری نمیبنده (حداقل برای تخصص بنده که اینجوریه)و از طرفی برای ما ایرانی ها بلاتکلیفی و بیکاری و توی خونه نشستن یعنی کلافگی مطلق و دیوانگی . من یه دودوتا چهارتای ریالی دارم میکنم و یه درخواست از شما داشتم : دنبال یه سورس دقیق و صحیح میگردم میخوام بدونم با شرایط share کردن زندگی و خونه ی استودیو و ..... در مونترال چقدر باید در ماه هزینه کنم ؟ اگه آماری هم از ونکوور یا تورنتو دارید ممنون میشم در اختیارم بگذارید . یه مورد دیگه هم هست که هر کسی یه چیزی میگه و میخواستم از دوستانی که در کانادا زندگی میکنن یه راهنمایی کنن و اونهم مبلغی که لازمه برای 6 ماه (البته با احتساب شرایطی که گفتم ) زندگی در کانادا (ترجیحاً مونترال) همراه داشته باشیم هست . سپاسگذارم

ناشناس گفت...

دوست ناشناس:

6 ماه زندگی در مونترال، اگر share کنی خونه رو 3600 تا مینیمم میخواد.

از مونترال

ناشناس گفت...

با درود به شما
من چندتا نظر گذاشته ام و در اصل سوال و راهنمایی بوده که ممنونم از راهنمایتون چون مفید بود . در یک وبلاگ دیدم نظری گذاشته اید و مصاحبه کبک را سهل ترین مرحله مهاجرت عنوان کرده اید . البته من منکر این نظر شما نیستم و شما راست میگید چون تجربه شخصی خود من هم همینه را اثبات میکنه ولی اینکه گفته اید (از حالا برای مسائل جدیدتر برنامه ریزی کنید ) را اگر ممکنه شفافتر توضیح دهید . من چون با چشم باز میخوام مهاجرت کنم خوب میدانم که اونجا به این زودیها کار مناسب پیدا نمیکنم ولی خوب توی ایران باید چیکار کنم یعنی چیکار میتونم بکنم ؟؟؟ این برنامه ریزی که شما میگین چیه و چقدر تاثیر داره در پروسه ی مهاجرتمون ؟
جز اینکه زووم کنم روی زبان انگلیسی یا فرانسه (اونهم در مدت 6 -7 ماهه) چیکار دیگه میتونم بکنم ؟ جاب سرچ و این ادا اطوارها هم که تا زمان مصاحبه خوبه و بعدش هیچ . منتظر خوندن نطرتون و توصیه شما هستم . سپاس

Mohaj Canada گفت...

ببینید اینجا رو دو زبانه بودن تاکید دارند، همه کانادا اینطوریه ولی اینجا بیشتر. معمولا کسانی انگلیسی بلد نیستند که شغلهای آزاد دارند، اگه انگلیسی بلد نباشید خیلی فرصت از دست میدید. فرانسه رو اینجا اگه کار پیدا نکردید کلاس میرید فرقی هم نمیکنه ترم چند باشید. اما انگلیسی اینجا کلاس رایگان نداره. بهر حال اگه میخواین فرصتهای شما چند برابر شه انگلیسی حرف اول رو میزنه.
-----
درمورد خرج، اگه یک نفر باشید و یک استدیو داشته باشید با ماهی 700 دلار زنده میمونید. ماهی 1000 دلار خوبه همه چیم میخورید.
اگه دو نفرید، ماهی 900 دلار زنده میمونید،البته با استدیو و 1400 خوبه همه چیم میخورید.
اگه دو نفر و یک بچه هستید، با خونه یک خوابه، با 1300 زنده میمونید و با 1600 خوبه.
البته کلاس زبان فرانسه برید ماهی 460 دلار میدن هر نفر و برا هر بچه در کبک ماهی 560 دلار میگیرین.