۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

زبان،زبان،زبان

راستش از شما چه پنهون تو ایران که بودم فکر میکردم زبان انگلیسی و فرانسم بدک نیست.
میرفتم پهلو معلم انگلیسیم و رو مبل لم میدادم و براش به انگلیسی تحلیل سیاسی میکردم. یا تلویزیون رو روشن میکردم و با خیال راحت فرانس 24 گوش میکردم و با دوستام فرانسه حرف میزدم.
اینجا اوضاع به کل فرق میکنه. نمیتونی تمرکز کنی و حرف بزنی وقت نداری فکر کنی. یک اتفاق ناگهانی میفته و باید صحبت کنی. باید سر اجاره خونه کلی بحث کنی. توی فروشگاه بزرگ IKEA بری و توی کلی شلوغی هم حرف فروشنده رو که با سرعت انگلیسی و یا به شدت کجو و کوله فرانسه صحبت میکنه بگیری و بهش جواب بدی.ملت خیلی جاها وای نمیستن شمرده براتون حرف بزنن. توی یک صف هستی و خیلیها پشت سرتن وقتی میرسی جلو با متصدی مربوطه باید سریع حرف بزنی،فهمیدی فهمیدی، اگه نفهمیدی مث اینجانب الکی کلتو تکون میدی و از صف میای بیرون و هاج و واج انقدر میگردی و فکر میکنی که آخر بفهمی یارو گفت چیکار کن.
من اینجا یک چیزیو تازه فهمیدم و اون اینکه وقتی تو فشار عصبی هستم اصلا زبان بلد نیستم. باید انقدر زبان بلد بود که ملکه ذهن بشه. من اینجا خیلی به خودم لعن و نفرین مبفرستم. جاهایی که استرس ندارم خوبم مثلا چند وقت پیش باید برا اجاره خونه مسئول یک مجتمع بزرگ 40 طبقه رو میدیدم و با هم بحث میکردیم و چونه میزدیم که اوضاع خیلی خوب گذشت و اونم ازینکه من فرانسه رو خوب حرف میزنم و انگلیسی هم بلدم تعریف کرد ولی امان از شلوغی و استرس و سریع حرف زدن مردم. اونجاها کم میارم.
اگه بهم بگن راجع به آقای نیکلا سارکوزی صحبت کن یک انشاء میگم ولی مثلا تو مترو نمیتونم سریع به طرفم بگم اینو ازینجا بردار بذار اونجا تا من رد شم. تا بیام فکر کنم قطار رفته. این کبکیها هم انقدر فرانسه رو کجو کوله حرف میزنن که خود فرانسویها هم نمیفهمن چه برسه به من.
خلاصه این بزرگترین مشکل منه اینجا و هر بار به خودم لعنت میفرستم بخاطرش.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام، خوشحالم که به سلامتی رفتین و مستقر شدین. اینکه زبان بسیار بسیار مهمه شکی نیست. ولی به نظر من با اینکه همه اینو میدونند، کمتر کسی زبانشو قبل از رفتن تکمیل میکنه و دلیلش هم اینه که کلا تو ایران زبان پیشرفته خوندن موانع خودشو داره. در حد پیشرفته استاد خوب کمه، موسسه ها خوب کار نمیکنند، کلاسها تشکیل نمیشه و کلی اما و اگر دیگه. تازه تو ایران که نمیشه فرانسه کبکی رو یاد گرفت. واقعیت اینه که به هر حال بعضی چیزا زمان بیشتری میخواد تا تطابق بهتر بوجود بیاد. به امید موفقیت همه مهاجران ایرانی.مرتضی

simin گفت...

راستيتش من دوستي دارم كه زبان فرانسش عالي بود چهار سال مدام مكالمه فرانسه خونده بود ولي الان در مونترال ميگه هيچي نمي فهمم و كلاس فرانسه ميره خدا اخر و عاقبت ما را بخير كنه.

ناشناس گفت...

hi,
Dont worry you just need time everything will change by time.Now you have a lot of new things in your mind so you can not concentrate i live in montreal too,if you need any information email me to:
nmoazzami@yahoo.ca
please do not show my comment as i dont want to publicize my email
good luck