۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

فقط یک پست

فرصتی شد یا بهتره اسمشو بگذاریم انگیزه ای پیدا شد که بنویسم. اگه میبینید که زیاد نمینویسم برا اینه که چیز عمومی زیادی ندارم که بنویسم. ارتباطم بیشتر با کارم و درسم هست. برای من سخته که بیام و بنویسم که هنوز بعد از دو سال به اون چیزی که میخوام نرسیدم. سخته بیام بنویسم دلم برای اونور تنگ شده و شما جواب بدید که اینور چیزی نداره که دلت تنگ بشه و من هم بگم بعد از بیش از 35 سال زندگی در اونور و دو سال زندگی در اینور ما دیگه میدونیم کجا چی داره و چی نداره.
بگذریم . اینجا شرکتهای معروف و بسیار بزرگ از طریق دانشگاهها و ارتباطاتشون با مراکز علمی و تحقیقاتی بزرگ استخدام میکنند و لذا ورود به این موسسات برای نفوذ به این شرکتها برای من لازم به نظر میرسید. دکترای خودم رو صرفا به عنوان یک وسیله برای رسیدن به هدفم دنبال میکنم.
یکسال از دکترا میگذره. چند پابلیکیشن دارم و چند آیدیا. بواسطه یکی از همین آیدیا ها گروه ما تونست از طریق دانشگاه یک قرار داد 300 هزار دلاری سه ساله با شرکت ریم (شرکت بلک بری) ببنده. دو روز پیش اولین کنفرانس اینترنتیمون رو با 20 نفر از مهندسین این شرکت بین دالاس، مونترال، شیکاگو و واترلو داشتیم . از معاون شرکت تا مهندسین ارشد همه در این جلسه حضور داشتند. ارزش این جلسه برای اونها برای من عجیب بود. ما سه نفری که درگیر این پروژه شدیم باید خودمون رو بهشون معرفی میکردیم که کی هستیم چه سابقه کاری داریم و از کجا اومدیم و پیشرفتمون چقدر بوده. اونها هم سوالات مختلفی پرسیدن.
به زبان خیلی ساده طرح ما در زمینه Analog Signal Processing هست به عقیده ما دنیای دیجیتال به محدودیتهای بزرگی رسیده و رسیدن به سرعتهای بالا و ارسال در فرکانسهای خیلی بالا با حجم ترافیک بالا با تکنولوی دیجیتال حال حاضر بسیار کند هست. یک مثال خیلی ساده، سالهاست که پیشرفت چندانی در پروسسورهای کامپیوتر به دلیل همین محدودیتها صورت نگرفته. پنتیوم هنوز پنتیوم مونده . یک هسته (core) شده دو هسته و سه هسته. پروسسورها رو موازی میگذارند بلکه سرعت ارسال موازی رو بالا ببرند ولی خود پروسسور پنتیوم پیشرفت چندانی نکرده. اپتیک جوابگو نیست چون پیچیده گیهای خاص خودشو داره. راه جدید اینه که مفاهیم اپتیک رو به فرکانس ماکرویو منتقل کنیم ودر این حوزه مفاهیم جدیدی در آنالوگ سیگنال پروسسینگ تعریف کنیم. ما بعضا این مفاهیم رو منتقل و تعریف و در حد آزمایشگاهی اجرا کردیم ولی هنوز خیلی راه داریم تا به نتیجه برسیم.
خوب من اگه بخوام چیزی بنویسم فقط در اینموارد باید بنویسم که از حوصله یک وبلاگ و خواننده خارجه.
بهرحال باید کار کرد تا به جایی رسید و من هم راه زیادی دارم که پر از دست اندازهای زیاد هست. امیدها و ناامیدیها. ولی ...
حداقل اینجا حرفتون رو میشنوند. تلاش اگه بکنید میبینند. نتیجه اگه بگیرید قدردانی میکنند. براشون فرقی نداره که شما کی هستید و از کجا اومدید. برای اینکه علم رو پیشرفت بدید لازم ندارید جلوشون سوره حمد رو با اصوات خاص بخونید. کسی نمیاد بگه فلانی حق نداره رو این پروژه کار کنه چون صورتشو با تیغ  میزنه. فلان آدم ابلهی که آی کیوش از یک سوسک کمی بیشتره رئیس سازمان یا اداره نیست. فلان مدیر از ترس اینکه یه وقت یکی کارشو ازش نگیره کلکسیون افراد بیسواد و دزد و رشوه گیر و مخلص دور خودش جمع نمیکنه. فلان حاج آقا یک شبه دزدی نمیکنه و اموال کل مملکت رو میلیاردی بالا نمیکشه. تو ادارات خبرچین تربیت نمیکنند.
اینجا به اندازه عرضه تون براتون ارزش قائلند و اگه کسی بی عرضه بود به اندازه یک انسان براش احترام قائلند و حقوقش رو زیر پا نمیگذارند.
ولی با تمام این احوال باز هم دل ما برای اونور تنگ میشه و حسرت میخوریم که چرا نمیتونیم به ریشه هامون افتخار کنیم.
همین.

۷ نظر:

مجید گفت...

سلام دکتر جان
میبینم که ایندفعه زدی تو جاده ای که من هم از شنیدن توصیف مناظر جاده اش لذت میبرم.

تا اونجا که من میدونم، مشکل اینکه نتونستن پردازنده ها رو سریعتر از پنتیوم کنن این بوده که با کوچکتر کردن مدارات، به دلیل بنا به دلایل فیزیکی گرمای بیشتری تولید میشده و در نتیجه کلا خود پردازنده میسوخته.
از طرف دیگه پردازش های توزیع شده، که البته در مواردی بیشتر میتونن اثر بخش باشن که طبیعت مسئله خودش امکان توزیع شدگی رو بده
و از طرف دیگه پردازش کوانتومی که در مورد الگوریتم شکستن کلید pki خوندم و خوب به دلیل اینکه میدونم فضای حالت چیه میتونم بفهمم چرا اینطوریه.
یه نیم نگاهی هم به مغز و سیستم توزیع شده اعصاب داشتم که متاسفانه تو IPM قبول شدم اما مصاحبه ردم کردن و امکان بیشتر فهمیدن ازم دریغ شد.
روش اپتیکی رو سالها است ( حدودا 10 سال ) که از طریق اساتیدی که از به ایران برگشتن شنیدم روش کار میشه، اما به نظرم هنوز پیچیدگی اون بقول فرمایش خودت مشکل سازه.
میمونه روش شما، آیا این روش یه جور روش جدید برای انجام مثلا تعداد بیشتری محاسبات تو یه سیکله؟ میشه بیشتر در موردش دونست؟

سمیرا گفت...

از اینکه یک هموطن موفق مانند شما در این شهر زندگی میکند خیلی خوشحالم..برایتان آرزو میکنم همیشه پیروز باشید

مامان سارا گفت...

امیدوارم در کارتون موفق باشید و به هر آنچه خواسته بودین و به خاطرش در راه مهاجرت قدم نهادین، برسین

در مورد دل تنگی ها باهاتون موافقم

بیژن گفت...

مهندس جان

بجای "کور" از لغت اصلی استفاده کنید : Core

اطلاعات فنی که شما اینجا نقل کردید بسیار مفید بوده و هست. اینکه تکنولوژی آنالوگ به کمک دیجیتال بیاد جای بسی شگفتیه.

در ضمن سوسک خیلی با شعور تر از این حرفاست...

ارادتمند

mEhDi گفت...

سلام
خیلی وقت پیش توی یه پستی نوشته بودید که میخواهید راجع به زندگی و مهاجرت یک خاواده به کانادا نظر بدید که باز گفتید لاان زوده. آیا به نظرتون الان بعد از دو سال اقامت و کار و گرفتاریهایی که متحمل شدید، وقتش نشده و ما باید فعلاً منتظر نظر شما باشیم و یا اینکه به یک جمع بندی رسیدید؟
مرسی از درد دلاتون.

مهاجر کانادا گفت...

سلام دوست عزیز من شما رو لینک کردم اگه دوست داشتید وبلاگ من رو با عنوان بســـــوی کانادا لینک کنید..

ممنون

ناشناس گفت...

مهندس جان سلام
من وبلاگتون رو خیلی دوست دارم