۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

یک کیسه برنج شمال در سال 1397 یک و نیم میلیون تومان

گاهی آرشیوهای قدیمی خودم رو مرور میکنم و بدم نمیاد مطالبی رو که چندین سال پیش در وبلاگ دیگه ای با نام دیگه نوشتم به اینجا منتقل کنم.
------

این مقاله نتیجه تحقیق یک ساعته من روی اینترنت و اینور اونور و محاسبه و تخمینهای ریاضی ساده است.
آلاسکا سرزمینی که حدود 150 سال پیش از طرف روسیه بازای یک چک هفت میلیون و دویست هزار دلاری که تصویرش در بالا هست در اختیار آمریکا قرار گرفت کار به این نداریم که در اون زمان چقدر مطبوعات آمریکا، رئیس جمهور وقت رو تحت فشار قرار دادند که بازاء این مبلغ پول، صندوق یخ خریده و سالها بعد از اون هم کلی ذخایر نفت و هم ذخایر طلا اونجا پیدا شد.
بانک مرکزی آمریکا میزان هفت میلیون و دویست هزار دلار 150 سال پیش را معادل نود میلیون دلار حالا تخمین زده با توجه به این ارقام و اینکه تورم تقریبا در این کشور هر سال ثابت هستش و طبق محاسبه من، فرمول تورم در در یک کشور با اقتصاد درست و حسابی که تورمش معمولا ثابت هستش بصورت زیر حساب میشه،
-
Yn=Y1. (1+a)**(n-1)             -0
که Yn هزینه یک جنس بعد از n سال تورم و Y1 هزینه آن در سال اول و a میزان تورم هستش.
خوب اگه به جای فرمول بالا عدد بگذاریم یعنی هفت میلیون و دویست هزار ریال بعد از 150 سال به نود میلیون ریال تبدیل شده و نتیجه اینکه در طی 150 سال کشور آمریکا بطور متوسط فقط 1.7 درصد تورم داشته و با توجه به اینکه از این 150 سال حدود 90 سالش رو آمریکا تقریبا اقتصاد آنچنانی نداشته و تورمش نزدیک به صفر بوده نتیجه میگیریم که حدود 50 ،60 ساله که تورم در کشور آمریکا بین سالی 2.5 تا 3 درصد هستش. به گفته کارشناسان،تورم بین 2 تا 3 درصد برای پيشرفت اقتصاد یک کشور لازمه و نباید گذاشت خیلی کمتر و یا بیشتر بشه.
این عدد رو همینجا نگهدارید میخوایم سراغ کشورمون ایران بریم.
سال 1359 خورشیدی یعنی همین 28 سال پیش، برنج شمال که جزو اقلام اساسی سبد خرید مردم هست،یک کیسه 50 کیلویی معادل 5000 ریال بود و الان یک کیسه 50 کیلویی برنج شمال معادل 000و000و1 ریال حالا کمی اینور یا اونور هستش با توجه به فرمول بالا(در شرایط خوشبینانه با فرض ثابت بودن تورم سالیانه در کشور) ما در طی این 28 سال به تورم سالیانه متوسط 21 درصد میرسیم حالابا توجه به اینکه در طی چند سال ریاست جمهوری خاتمی و قبل از آن در بسیاری سالها سعی شده بود که تورم حدود 10 درصد یا کمی بیشتر و کمتر،ثابت نگه داشته بشه ، میشه در طی دو 3 سال اخیر عنوان کرد که ما حدود 27 تا 30 درصد در ایران تورم داشتیم. که خود دولت این مبلغ رو بعد از چندین ماه انکارو درآوردن برخی اقلام اساسی از سبد خرید مردم و اینکه گوجه فرنگی رو از بقالی کوچه خونه ما بخرین و هزار قر و اطفار دیگه 18.5 درصد اعلام کرده.
من نه بانک مرکزیم نه دولتم نه کارشناس اقتصادیم که کلی زور بزنن و بازم نتونن یا نخوان عدد تورم واقعی سالانه این کشور رو در بیارن بهر حال طی محاسبه این ناچیز، تورم حدود 30 درصد بوده و البته در بخش مسکن بالاتر و در حدود 40 درصد بوده که خیلی به واقعیت نزدیکه .
جالبه که عدد تورم سالیانه ایران خودش سالیانه تورم داره حالا 2.5 تا 3 درصد تورم متوسط سالیانه آمریکا و حتی کانادا رو در طی 60 سال ،با تورم متوسط سالیانه 30 درصدی ایران در طی همین 2 سه سال مقایسه کنید.
با این حساب اگه تورم ایران پیش بره و با توجه به اینکه این تورم خودش تورم داره بعد از ده سال یک کیسه برنج 50 کیلویی شمال رو به قیمت پانزده میلیون ریال معادل یک میلیون و پانصد هزار تومان باید خرید،البته فکر کنم دولت تا اون موقع با راه حلی جدید، سه تا صفر از پول ایران حذف کرده و پیروزمندانه خواهد گفت ، نه تنها تورم نداشته ایم بلکه تورم کشور ما نسبت به چند سال گذشته منفی هم شده.
واقعا از نظر اقتصادی به کجا داریم میریم؟ تا کی نفت میتونه بداد این اقتصاد پوشالی برسه و چاله چوله هارو پر کنه؟ کی میخوایم بفهمیم که یک اقتصاد بیمار رو نمیشه با تزریق دلار نفتی درمان کرد؟ کی میخوایم بفهمیم که مدیریت این نیست که چند سالی که من در راس کارم با دلارهای نفتی وضع خراب اقتصاد مملکت رو لاپوشانی کنم و با تبلیغات دل مردم رو خوش کنم و بعد از اون به من چه که رئیس جمهور بعدی چه سیاست غلط دیگه ای رو پیش میگیره؟
البته طی این یکسال اخیر سیاست واگذاری سهام بخش دولتی به بخش خصوصی راه خیلی خوبی بوده ولی به شرطی که کسانی که دارن این سهام رو میخرن دوباره افراد دارای پارتی و نزدیک به دولت نباشن(که احتمالا هستن) که دراینصورت نتیجه منفی خواهد بود چون کسی که مفت و با رابطه و وامهای غیر متعارف دولتی این سهام رو خریده باشه مطمئنا انرژی در جهت نگه داشتن و سود آوری این سهام نخواهد گذاشت و بعد از مدتی با مبلغی کمتر به شخص دیگری واگذار خواهد کرد که دراینصورت لطمه جبران ناپذیری به اقتصاد مملکت و مردم خواهد خورد،لطمه ای بسیار غیر قابل تصور.
-
قیمت برخی اقلام در سال 1397 خورشیدی

برنج مرغوب کيلویی: 000و300 ریال
گوشت بدون استخوان کیلویی: 000و060و1 ریال
مرغ کیلویی: 000و212 ریال
یک سکه تمام بهار آزادی: 000و000و23 ریال
مانتوی زنانه معمولی: 000و300و5 ریال
هزینه تاکسی از سه راه فاطمی تا ونک: 000و40 ریال
اجاره منزل 90 متری در خیابان توحید تهران: چهارصد میلیون ریال رهن، ماهی سی میلیون ریال
قیمت خرید یک خانه 140 متری 10 سال ساخت در توحید: دوازده میلیارد ریال
حداقل حقوق یک کارگر مطابق قانون کار:000و700و7 ریال
این اعداد و ارقام یعنی آستانه تحمل مردم که دیگه از حرف و افتخارات مقطعی و وعده وعید هم کاری بر نمیاد ،مگه اینکه تو این مدت یک کار اساسی بشه.

نوشته شده 18 اپریل 2008  اسفند 1386



هیچ نظری موجود نیست: