۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

ریشه نابسامانی کجاست؟

از وضع ایران که خبر میگیرم و با خانواده و دوستام در ایران صحبت میکنم میبینم همه در حال انتظار هستند که وضع اقتصادی مملکت چطور میشه؟! در خارج هم که اخبار گوش میدم دولتها دارند ثانیه شماری میکنند که کی وضع اقتصادی مملکت تیرتپر میشه. پول یارانه ها در حال ریخته شدن به حساب مردم هست البته فعلا حق برداشت ندارند تا قیمت خدماتی نظیر آب و برق و تلفن بالا بره.
با مردم صحبت میکنم ، میگن که حقوقها هم باید بالا بره تا بشه کمی جبران گرانیهای اخیر بشه. ولی موضوع اینه که ریشه این نابسامانی اقتصادی کجاست؟
من ریشه این نابسامانی رو در هر دو طرف میبینم، یعنی مردم و دولت. مردم که سعی دارند بار تمام مشکلات اقتصادی رو بدوش دولت بندازند و هر وقت مشکلی پیش میاد مسئله نفت رو بهونه میکنند و میگن نفت داریم پس پولش کجا میره؟ ولی خودشون حاضر نیستن اندکی به بهبود وضع اقتصادی کمک کنند. وقت دادن مالیات که میشه همه از زیرش در میرند.
مگه پول نفت میتونه جبران تمام بودجه مملکت رو بکنه؟ تازه در زمانی که کشورهای خارجی هر وقت اراده میکنند میتونند نفت ایران رو برای تنبیه و یا جریمه و هر چی اسمش رو میگذارید نخرند و در صنعت نفت و گاز سرمایه گذاری نکنند. بیخود هم بهانه نکنید که پول مملکت میره تو جیب لبنان و فلسطین و فلان و بسار. من هر چند با این کار مخالفم ولی به هر حال این هم یک نوع سیاسته و به سیاستگزاری حاکمان زمان ربط داره. در همین کانادا و آمریکا هم سالانه چندین میلیارد دلار صرف کشورهای خارجی میشه ولی جوری برنامه ریزی میکنند که به نفعشون باشه نه اینکه برای یک نفر مثل حسن نصرالله که نگران مقرری ماهانشه و بعد از کلی جیره و مواجب از ایرانیها، بیاد و تمدن ایرانی رو زیر سوال ببره که دو نفر ارباب آینده عرب خوششون بیاد تا یکوقت به فکر خودش ایران وضعش تیرتپر شد دستشو پهلو اعراب دراز کنه. من جای دولت باشم در زمینه این آقا کمی تجدید نظر میکنم و از حالا به فکر پیدا کردن جانشینی سرسپرده تر میگردم. بهرحال اینجور هزینه ها شاید یکدهم  درصد هزینه کل مملکت هم نیست.
دولت میخواد از مردم مالیات بر ارزش افزوده بگیره، باز همین مردم و یک سری کاسبهای سودجو که با لوله قوری پیشونیشون رو کبود کردند اعتصاب میکنند و هزار قسم دروغ میخورند که ما مالیات نمیدیم و درآمد نداریم و فلان و بسار. پس وضع مملکت چطور باید درست شه؟ جناب آقای بازاری! میمیری حاج خانم رو به جای بنز آخرین مدل با ماکسیما ببری تعطیلات؟ اشکالی داره مدل ماشینت یک نمره پایین بیاد؟ اشکالی داره یکم فقط یک کم، سطح زندگیتونو پایینتر بیارین و در عوض وظائف اجتماعیتونو انجام بدین برای پیشرفت مملکت و هموطناتون، که حداقل تو قبر کمی راحتتر بخوابید؟(به مرگ که اعتقاد دارید انشاءالله؟!) اشکالی داره به جای چند میلیارد یا چندصد میلیون ارثیه، 20% رو هم برای مملکتتون هزینه کنید که وظیفتونو نسبت به مردم و مملکتتون انجام داده باشید؟ 
اینطوری نشد. ما مردم هم باید قبول کنیم که وظایفی داریم و اونهارو به نحو احسنت انجام بدیم.
الحمدلله شما مردم که داد ترقی و آزادی خواهی و همه چی میزنید از همه بدترید روزبروز هم دارید به این بیرحمیتون اضافه میکنید و کم مونده گوشت همو فقط بخورید. چرا این حرفو میزنم برای اینکه چند روز پیش تو همین تلویزیون کانادا فیلمی دیدم که از ایرانی بودن خودم خجالت کشیدم. نمیدونم سعادت آباد بود یا شهرک غرب، یکی چاقو خورده بود فکر کنم به مردم التماس میکرد من خونریزی دارم، دارم میمیرم. همتون عین شمرذوالجوشن تماشا کردید تا این آدم بمیره. میدونید این فیلم به عنوان سمبل عاطفه یک ایرانی مسلمان اینجا نشون داده شد. اونجا شما اونو بعنوان کوتاهی پلیس حاضر در صحنه پخش کردید. خوب فرض که پلیس ایران همونطور که شما میگید در زمینه جرم و جنایت زیاد از خودش عکس العمل نشون نمیده و فقط کارهای سیاسی از نظر اون یعنی جنایت، شما مردم چی ؟ شما مرده بودید؟ اینقدر مهمه براتون که یکی جلو شما جون بده ولی جنابعالی اونو به بیمارستان نرسونی که یکوقت اونجا گرفتار میشید و وقتتون تلف میشه؟ نه بابا شما دیگه نوبرید به خدا. میگم شما چون واقعا اگه من اونجا بودم اینکار رو میکردم کما اینکه قبلا هم کارهایی از این دست کردم. کم کم دارم فکر میکنم واقعا ایران و ایرانی داره از دست میره. بدست خودش هم داره از دست میره. ایران و ایرانی واقعا مستحق عذاب الهی هست. موجودی بی عاطفه. از زیر مسئولیت در برو. وظائف اجتماعیشو انجام نمیده چون مثلا دولت رو قبول نداره. دولت دیگه هم بیاد به یک دلیلی از زیر وظائفش شونه خالی میکنه. اون کسی که هویت ایرانی رو داره از بین میبره ایرانیها هستند. نه حسن نصرالله نه دولت و نه کس دیگه. این خودتی که هویت خودتو داری از بین میبری. با فقط شعار آزادی دادن و حرف سیاسی زدن و به این و اون فحش دادن و تو اینترنت مارش "ای ایران" پخش کردن تو نمیتونی ایرانی باشی. تو در عمل هویت خودتو به گند میکشی خودت هم خبر داری ولی کاری نمیکنی.
گفتم دولت هم مقصره، چرا مقصره؟ در همه جا مردم از دولت سرمشق میگیرند. اگه دولت وظائفش رو بخوبی انجام نده مردم هم انجام نمیدن و سعی میکنن به هزار بهانه و دغل از زیر وظائفشون شونه خالی کنند. دولت احمدی نژاد دو کار خوب انقلابی کرد، یکیش سهمیه بندی کردن بنزین بود، که تونست به وسیله اون این مردمی که روزانه چند میلیون دلار پول بی زبون مملکتو دود میکردن کنترل کنه و دومیش قطع کردن تدریجی یارانه ها و ریختن پول آن به حساب مردم که به نظر من هنوز در ابتدای راه هست. 
ولی دولت نقاط ضعف بسیاری داره که اگه رفعش نکنه نمیتونه خودش و مملکت رو ازین دره ای که سالهاست در اون هستیم به بالا هدایت کنه چه بسا دیواره این دره در سالهای اخیر اگه زود عمل نکنیم ریزش هم خواهد داشت.
سیستم اداری دولت نیاز به تصفیه و بازنگری اساسی داره. کارمندها و روسای سودجو و رشوه بگیر به هر قیمتی باید حدف بشوند. یکی از عوامل بدبین شدن مردم به دولت کارمندان سودجوی دولت در هر بخشی، از بخش اداری گرفته تا بخشهای امنیتی و سیاسی همینها هستند. که نتیجش این میشه مردم میخوان سفره خودشونو از دولت جدا کننند و باعث ضرر فراوان به مردم و دولت و نهایتا مملکت میشه.
پول نفت اون هم نفتی که قیمتش همیشه در نوسانه جوابگوی دائمی هزینه مملکت نیست، تنها جایگزین اون مالیات هستش. اونهم عادلانه و به نسبت درآمد. این کار باید حداکثر تا یکسال دیگه انجام بشه. از تجربه کشوری مثل کانادا حتما استفاده کنید. کانادا میگم برای اینکه فقط این کشور به عنوان کشور پیشرو در اقتصاد بود که در بحران اقتصادی تونست دوام بیاره و مردمش رو هم حمایت کنه. کارهایی که میبینم دولت ایران داره تازه شروع میکنه اینها اینجا پنجاه سال پیش شروع کرده اند و کلی تجربه دارند.
در زمینه مالیات، این نکته رو ذکر کنم که دولت ایران هم مثل دولت اینجا باید به مالیات به چشم اعتبار هر کس نگاه کنه. نمیشه کاسبها و مردم عادی رو فقط وادار به دادن مالیات کرد. ولی اگر اعتبارهایی برای مالیات دهنده درنظر گرفته بشه و به این اعتبارها تسهیلاتی تعلق بگیره، که مستمر باشه در کمتر از پنج سال همه با علاقه مالیات خودشون رو خواهند پرداخت تا از دوستان خودشون که این تسهیلات رو میگیرند عقب نیفتند.
برای مثال: دولت، شما میخوای سه درصد مالیات بر ارزش افزوده بگیری، در کنارش این قانون رو بگذار کسی که این مالیات رو میده اگه ورشکست شد من بر حسب اعتبار این شخص و مبلغ مالیاتی که پرداخته تا چند صد میلیون بهش وام میدم که قسمتی از اون میتونه بلاعوض باشه. باور کنید چنین برنامه ریزی هایی سخت نیست. کافیه سازمان مالیاتی کشور یا سازمان برنامه و بودجه خدابیامرز یک بخش تحقیقاتی راه بندازن و چند نفر رو استخدام کنند که صبح تا شب در این زمینه تحقیقات کنند و حتی سفرهای تحقیقانی" مفید" خارج از کشور هم داشته باشند و از تجربیات دیگر کشورها استفاده کنند.
خوب معلومه به یک کاسب بدون هیچ تشویقی بگی بیا سه درصد از سود هر چیزی که میفروشی رو بده من. اونم میگه زکی، خودتی، من نمیدم.
هر شخصی باید در کشور وقتی 18 سالش تمام شد (مثل کشورهایی نظیر کانادا و آمریکا) فرم مالیاتی پر کنه. نباید فقط به بخش شرکتها و موسسات و کاسبها محدود بشه. حال اگه این شخص درآمدش از حدی کمتر بود، مالیاتی ازش گرفته نمیشه و اگر مالیات بر کالا پرداخته بهش برگردونده میشه. بر اساس درآمد، این مالیات افزایش پیدا میکنه و صد البته هم اون اعتباراتی که در بالا گفتم برای مالیات دهندگان در کشور در نظر گرفته بشه. اعتباراتی برای بازنشستگی خدمات درمانی، ورشکستگی، فرزندان و ... .
آقای دولت، باید به بخش خصوصی بهای بیشتری بدی. باید بخشهای خدماتی و اقتصادی دولت به بخش خصوصی واگذار بشه ولی نه بصورت فعلی که اگه واگذار نمیشد بهتر بود بخدا. نه اینکه بگذاری تو بورس و بعد یکی دیگه از وابستگان خودتو که اصلا شاید تجربه ای در اداره اون واحد نداره بفرستی که اونو بخره و اون هم دوباره اون بخش رو به یکی اجاره بده تا بلکه بتونه اداره اش کنه  و دست آخر اون واحد تولیدی بر باد فنا بره.
خداییش کسی که در بورس با پولی که خودش زحمت نکشیده و درنیاورده و خودش یکجورایی حقوق بگیر توست بیاد اون واحد تولیدی که مملکت سالها با خون و دل به اینجا رسونده بخره، آیا انگیزه ای برای بارور کردنش خواهد گذاشت؟ و یا اصولا اهداف سیاسی و یا شخصی خریدار بیش از اهداف اقتصادی برای ایشون اهمیت داره؟ نکن آقا نکن که داره دودش به چشم خود شما به عنوان دولت و مردم میره. اینجا این اتفاق یکدفعه افتاد و الان دارن بخاطر این مسئله نخست وزیر رو مجبور به استعفا میکنن که شما به سبب منافع سیاسی شخصی مملکت و اون واحد تولیدی رو در خطر انداختی.
خلاصه به نظر من اصلاحات باید از دولت شروع بشه که اگه این کار انجام بشه، نتیجه اش اعتماد متقابل مردم و شرکت اونها در مسائل اقتصادی و حتی سیاسی و حل شدن خیلی از معضلات مملکت خواهد بود. بزرگترین شرطش اینه که دولت از افراد متعهد و باسواد ( نه فقط متعهد و بی سواد ) استفاده کنه و یک کار کارشناسی دقیق و سریع انجام بده. دولتی که تونست اون دو کار بزرگ ( سهمیه بندی کردن بنزین و مسئله یارانه ها) رو انجام بده اگه کمی در انتخاب افراد شایسته دقت کنه و افراد ناشایست و بددل رو حذف کنه این سد رو هم براحتی رد خواهد کرد.
اگه بخوام از بحثم نتیجه بگیرم باید بگم دولت باید چهار کار اساسی رو دنبال کنه:
1) تصفیه سیستم اداری و اجرایی دولت از افراد ناباب و رشوه گیر و غیر شایسته و وارد کردن افرادی مستقل با تجربیات و معلومات علمی و عملی بالا در جهت بهبود اعتماد مردم و برنامه ریزی بهتر.
آقا انصاف بده، یکبارم این مسئله بگیرو ببند رو در خودت اجرا کن فقط که اشرار در مردم نیستن.
2) استفاده از تجربیات مشابه کشورهای پیشرفته در برابر بحرانها
3) اجباری کردن تکمیل اظهارنامه مالیاتی برای تک تک ایرانیان 
4) برقراری مالیات در کشور و از جمله مالیات ارزش بر افزوده ولی اینبار شروع بصورت اختیاری و در عوض پرداخت مالیات، اعتبارتی به مالیات دهنده به همان شکل که ذکر کردم تعلق گیرد. بطوریکه افرادی که از زیر مالیات فرار میکنند احساس کنند که متضرر میشوند.
ما همه ایرانیان آرزوی داشتن یک کشور و دولت سربلند در جهان رو داریم و بسیار خوشحال میشم که اگه برخی مطالب من جرقه کوچکی هم شده در ذهن یک نماینده دولت یا نماینده مجلس که اینهارو میخونن ایجاد کنه. هر چند بعنوان پیشنهاد خودشون مطرحش کنند.

۲۷ نظر:

ناشناس گفت...

شما از دولتی که سرتاپا فساد و نیرنگ هست چه انتظاری دارید؟ اون نماینده مفت خور که دو دستی چسبیده به صندلی و بله بله گویان داره واسه بالادستش خود شیرینی می کنه چه انتظاری میشه ازش داشت؟ مثل اینکه مدت زمانیکه کانادا رفتین خیلی چیزارو یادتون رفته؟ اینا یه دهن گشاد دارن با گوشی کر که هیچ چیز رو نمیشنوه...بابا صبح تا شب داریم جون می کنیم آخر سر هشتمون گرو نهمهونه بعد انتظار داری اینا گوششون به دردای ما بدهکار باشه برادر؟...

amiromona گفت...

با حرفات نه 100% اما تا حدود زيادي موافقم
اما يه کار وقتي انجام ميشه بايد درست انجام بشه نه فقط قيافه انجام دادن به خودمون بگيريم ما همه چيز داريم اما ماکتشو داريم
مجلس داريم اما قدرت نداره قانون داريم اما کسي بهش توجه نميکنه
نيرو انتظامي داريم اما شاهد نا عدالتي توش هستيم
موضوع بعضي اوقات پول ندادن نيست که موضوع چطوري هزينه کردنشه
شما که ميگي پول بديد حاضري خودت پولت رو بدي به کسي برات کار کنه بعد اولا نگه چي کار ميکنه دوما بگه احتمالا برگشتي هم در کار نيست خودت باشي به اون شخص پول بي زبونت رو ميدي؟
اگه ميبيني کانادا اينقدر پيشرفت کرده يه چيزي غير از ماليات توشه که پيشرفت کرده اونم کنترلشون روي بازار باز اقتصادي و آزادشونه
در مورد مرگ سجاياي اخلاقي کاملا باهات موافقم ايراني داره مشهور ميشه به دغل بازيشو بيرحم بودنش

ناشناس گفت...

دوست عزیز بیرون گود نشستن و لنگش کن جوانمردانه نیست. خیلی از ما هم مثل شما با دیدن این فیلم احساس خشم و وجدان دردداشتیم.رفتارهای افراد تحت محیطی که در ان زندگی می کنند شکل می گیرد. هیچوقت مفهوم شوک و ترس بی نهایت را از نزدیک تجربه کردی. شما حتما در جایی زندگی می کنی که روانشناس های ماهر در دسترس است حتما وقایع 30 سال اخیر نه فقط همین 1 سال اخیر را گویی برای یک نفر اتفاق افتاده تعریف کن بعد از وی بخواه که رفتار های احتمالی این فرد را برایت تشریح کند. دوست بسیار عزیز ایرانی الان بیش از مذمت نیاز به همدردی دارد. به کودکی که زمین خورده یا از وحشت تاریکی به تو پناه اورده نگو چیزی نیست تاریکی ترس نداره یا زمین خوردن درد نداره!!

ناشناس گفت...

سلام
به عنوان یک ایرانی از شما ممنونم که به مشکلات کشورت فکر می کنی و ایده های خوب میدی ولی متاسفانه من خیلی ناامیدم و بهمین دلیله که دارم مهاجرت میکنم. اگه امیدی داشتم هیچوقت اینکارو نمیکردم.
این برای من سواله که همین مردم بی مسئولیت وقتی میرن اونور با فرهنگ و بامسئولیت میشن. من گمان میکنم که 90 درصد مشکل از سیستم و 10 درصد بقیه عده ای از مردم هستند و عده زیادی به آتش بقیه می سوزند.
موفق باشید
مریم

ناشناس گفت...

در همین کانادا دوسال پیش یک نفر دراتوبوس گوش تا گوش سر بغل دستیش را برید هیچکس حتی اعتراض هم نکرد پس از ایرانی بودن خود خجالت نکشید هرکس باید برای بهبود از خودش شروع کند مطمئنم ایران به رغم تمتام مشکلات پیشرفت میکند.

جلیله گفت...

پیشنهادات و دلسوزی های شما برای زادگاهتون محترم و ارزشمند ولی من هم فکر میکنم که وقتی من و شمایی که رشته های فنی خوندیم و مثلا در امر تحلیل های اقصادی متخصص نیستیم، به راحتی با یه حساب سرانگشتی و تحلیل جزئی با کشورهای دارای ثبات اقتصادی، به یه نتایج و راه حل هایی میرسیم، حالا به نظر شما دور و بر سران مملکتی که پره از مشاوران رده بالای اقتصادی و غیره، یعنی فکر میکنین اونها نمیدونن مشکلات کجاست و راه حل ها تقریبا چیه؟؟؟؟؟

دونستن مشکل و راه حل یه چیزیه و خواستن اینکه وضع بهبود پیدا کنه یه چیز دیگه!!!!!

مشکل این مملکت، قسمت دوم قضیه هست. این قسمت حل بشه، خوشبختانه راه حل فراوونه!!!!!!!!!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

سلام،
نظر جالبي بود ولي دوست عزيز:
1- در آمد حاصل از صرفه جويي بنزين کجا رفت، بقيه صرفه جويي ها هم ميرود پيش همان
2- دادن پول يارانه به مردم چيزي را درست نمي کند و فقط يک حرکت تبليغاتي است، راه اصولي سرمايه گذاري آن در صنايع مادر است.
3- علت اينکه دولتها در ايران ماليات چندان به ماليات اهميت نمي دهند اين است که اگر دولت درآمدش از مردم باشد بايد نماينده آنها بشود درصورتي که دولت سعي مي کند ارباب مردم باشد، با پرداخت حقوق به آنها و اين است که باعث فساد اداري هم مي شود.
4- بيشترين خسارات در کشور به خاطر سوء مديريت و دولتي بودن آن است، مگر غير از اين است که همه آن مهاجرين عزيزي که اکنون شهروندان موفقي در کشورهاي ديگر هستند ( و آنها که به دلايلي نرفته اند) تا چند سال پيش در همين کشور بوده اند. مديريت بد است که اجازه رشد به اين اشخاص نمي دهد.
و...
موفق باشيد

ناشناس گفت...

برادر من
مشكل دولت ما كمبود مالي نيست كه با دريافت ماليات جبران كند. در جيب دولت هر چه بريزيم گم مي شود. مگر دو سه سال پيش دولت بيش از صد ميليارد دلار درآمد نداشت؟ كجا رفت؟ اگر شما خبر داري ما هم خبر داريم.
مگر مردم عربستان ماليات مي دهند يا خيلي سخت كوشند كه اينگونه در رفاه هستند؟
دولت وقتي فاسد باشد هر چقدر بيشتر درآمد داشته باشد خطرناك تر است.
ما در ايران در آپارتمان زندگي مي كنيم و ماهيانه به مدير ساختمان شارژ يا همان ماليات پرداخت مي كنيم. مدير ساختمان (يا همان دولت) هر سال بيلان مالي ارائه مي دهد و به ما توضيح مي دهد كه پولتان چگونه خرج شده است. ما هم هر سال انتخابات آزاد برگزار مي كنيم و مدير جديد انتخاب مي كنيم.
وقتي مدير ساختمان بزور در پست مديريت ساختمان جا خوش كرده است و سالن مجتمع را اجاره مي دهد (پول نفت) و از پول آن استفاده شخصي مي برد و براي خودش نگهبان و بادي گارد استخدام كرده است تا ما را كتك بزند و مديريت خودش را مادام العمر كرده است شما مي فرمائيد بيائيد همه ماليات (شارژ) بيشتري بدهيم؟
مدير ساختمان تا بحال بخشي از پول نفت را خرج ساختمان ميكرد حالا تصميم گرفته است ديگر از پول نفت (اجاره تالار مجتمع) براي ساختمان خرج نكند و همه را در جيب مبارك بريزد.
پولي به حساب شما مي ريزند كه قابل برداشت نيست. هزينه زندگي شما را بيشتر از آن پول افزايش مي دهند. مابه التفاوت آن مي شود درآمد دولت.
ظرف يك تا دو سال آينده هم هشتاد درصد گيرندگان پول را حذف خواهند كرد.
آنچه مي ماند در سه سال آينده، درآمد چند ده ميلياردي ضافه دولت خواهد بود كه مطمئنا خرج اين مملكت نخواهد شد.
ايدئولوژي اقتصادي دولت ما اين است: نفت مال حاكميت است نه مردم

ناشناس گفت...

اين پست نشون داد كه يك سانديس خور هستي دوست من
از اشتراك من حذف شدي

Unknown گفت...

Khalayegh har che layegh!
Hamishe bayad mobareze ro az kheeshtan aghaz kard.

ناشناس گفت...

با سلام
در قانون مالياتي ايران، اگر شماسود كرديد 25 درصد انرا به دولت ميدهيد تا حساب شما با دولت صفر گردد ولي اگر شما ضرر بدهيد دولت مي بايستي مالياتهاي پرداختي را كه از قراردادها و غيره پرداخت كرده ايد را به شما بازكرداند تا حساب شما ودولت صفر گردد. اين در قانون وجود دارد (چون خودم فهميدمو براي همين دو سال پيش كه زيان دادم مامور مالياتي محترم دفاتر و بقيه را درخواست كرد و بعد از رد كردن در نهايت علي الرس براي من بريد يعني 25 درصد سود ناخالص و جالب انكه ماليات دفتر اجاره اي را هم از من گرفت چون نمي دانند مالك در مجتمع تجاري با آن بگير و ببند مالياتش پرداخت كرده يا نه و من بايد فعلا بدهم و بعد اگر طرف داده بود به من باز گردانندو غير قابل اعتراض) - بهر حال اين در قانون ما هست ولي چه كسي مجري عادلي هست. هر چند بخشي از صحبت هاي شما را در مورد مردم قبول دارم
-- از ماست كه بر ماست.
-- كس نخراد پشت من جز ناخن انگشت من

سبا رستاك گفت...

والله اين مسائلي كه شما نوشتيد هر كدومشون ساعتها بحث مي طلبه. من با بعضي از حرفاتون موافق و با بعضي ديگه مخالفم.من هم مثل شما فكر ميكنم مردم هم مثل حكومت(و نه دولت) مقصر هستن و لي از طرف ديگه ريشه اين تقصير ها رو كه جستجو مي كنم بازم به حكومت مي رسم. يعني در ظاهر انگار مردم هم مقصرند ولي باز علت اونم به حكومت و دولت بر ميگرده.اقا جان من كارمند قبل از اينكه حقوقم رو دريافت كنم مالياتش كم شده و لي من به ازاي ماليات از قبل پرداخت شده چي امكاناتي ميگيرم كه دلم خوش باشه به دادنش.برادر راننده من دلش خونه از ماليات و عوارض دادن و ... به قول خودش به ازاي اين همه جريمه و غيره و غيره از وقتي كه اون يادش مياد نديده وضعيت راهها و جاده ها بهتر بشه كه بدتر هم شده پس چرا با دل خوش بره ماليات و عوارض بده؟؟مهاجر عزيز! منم وقتي اومدم كانادا با كمال ميل ماليات ميدم چون مي دونم ماليات من صرف رفاه عمومي ميشه ومن هم جزئي از همون عموم هستم ولي تو ايران ماليات ميدم كه صرف كي و كجا بشه؟
در مورد اون صحنه ايي هم كه فرموديد من هم كفرم در مياد وقتي چنين صحنه هايي مي بينم و به نظر من هم مردم يه كم افراطي نسبت به مردم اطرافشون بي تفاوت و نامرد شدن.پدر من 5 سال پيش تصادف كرده و دچار خونريزي شده بودند در نهايت هم وقتي به بيمارستان رسيدند دكترا گفتند خيلي دير به بيمارستان رسيدن ديگه اميدي نيست ميدونيد چرا؟برا اينكه امبولانسي در اون حوالي نبوده و برادرم كه همراه پدرم بودند هم به هيچ قيميتي نتونسته بود خودروهاي ديگه رو راضي كنه كه ادمي كه خونريزي شديد داره رو سوار ماشينشون كنن اخه ماشينشون خوني ميشده طفلكيا.!! اخرش هم يه وانتي پدر من رو بعد از ساعت طولاني و در حاليكه دچار ضربه مغزي شده بودن و كلي هم خون از دست دادن به بيمارستان مي رسونن .پدر من فوت كردن و خيلياي ديگه هم فوت مي كنن از بس كه ماها بي رحم و نامرد شديم.اينجا هم دولت مقصر بود و هم مردم نامردو بي عاطفه.ولي من باز هم هر چه فكر ميكنم ريشه هاي اين بي عاطفگي رو در حكومت و دولت مي بينم.
مطلب طولاني شد ولي يه خاطره ديگه هم مي خوام بگم براتون .من به خيره سري و به خطر انداختن جون خودم به خاطر ديگران بين دوستان و فاميلم مشهورم در حدي كه شوهرم به شدت با اين مساله مشكل داشته و حتي براي ازدواج با من ترديد شديدي فقط به خاطرهمين مساله داشت.روز خريد عروسيم جلوي چشم من و يه عالمه ادم بي عاطفه مثل من دو نفر لباس شخصي به زور دم دهن پسر جووني رو گرفتن و كشون كشون سوار موتور كردن و بردن.اونا كي بودن و چرا بچه مردم رو به اون وضع بردن هيچ كس نميدونه .ولي من هم مثل بقيه هيچ كاري نكردم چون شوهرم معتقد بود كه اگر لباس شخصي حكومت باشن برام دردسر ايجاد ميشه و اگر هم قضيه خصومت شخصي باشه ممكنه تو دعوا به من هم آسيب برسونن.من هم مثل بقيه وايسادم نگاه كردم حالا خير سرم هم كمي از دور و بين دستاي شوهرم جيغ و داد كردم بقيه هم يا داشتن نگاه ميكردن يا اصلا به رو خودشون نمياوردن و نديده مي گرفتن.من از دست شوهرم عصباني شدم ولي درعين حال بهش حق ميدم.اين هم از ادمي كه مثلا هنوز بين اين ادماي بي عاطفه به انسان دوستي و كمك به ديگران مشهوره!!!بخشيد مطلب طولاني شد .

ناشناس گفت...

یک ضرب المثل میگه اگه شما بیل زن هستید ،زمین خودتون رو بیل بزنید .

کنار گود هستی و میگی لنگش کن .

نوشته هات داره مهندس کمی تغییرات به خودش میگیره ؟
خبری تازهشده.....

Robinson گفت...

با سلام
من کاملا حق را به شما میدهم اما نه در این مورد که نصف مردم مقصرن ونصف دولت از این جهت حق با شماست، که وقتی وضعیت متفاوتی رو میبینی به این فکر میفتی که چی باعث به وجود آمدن این چنین وضعیتی میشه و در مقام یک ایرانی سعی در بهبودش میکنی واین موضوع را مطرح میکنید.
منظور این که نه ملت و نه دولت ونه سیستم اینجا هیچ تقصیری در بوجود آمدن افتضاح موجود نداره مقصر اونجای هستن که کارشون درسته یعنی آدماش درستن

خدانگهدار

ناشناس گفت...

Maliat ? be dolate Iran ? shookhi mikoni , ya Irano khoob nashnakhti ya dolatesho , ya........

yadet rafte koja budi , dige kheili az moze ghodrat o danaei dari be ghazaya negah mikoni , modate ziadi ke mikham behet begam , goftam velesh , .... shoma shodid ostade daneshgahe polytechnique ? bezar hamishe down to earth bashim , maliat be dolate Iran mesle pool rikhtan too jibe hezbollah hast aziz jan, age shoma jaye on afrad too saasat abad budi va police ham onja bud , jaye police anjam vazife mikardi? I dont believe that ,

ناشناس گفت...

وزارت خارجه به ایرانیان درخصوص سفر به کانادا هشدار داد
http://www.khabaronline.ir/news-108930.aspx

ناشناس گفت...

با حرف های جلیله تا حدود زیادی موافقم مشکل نابسامانی این است که:
1- ما ایرانی تا توی ایرانیم طلبکارترین و بی فرهنگ ترینم و تا پا مونو میزاریم خارج بدهکار ترینم وبا فرهنگ ترین !!!
واقعیت این است که ایران را ما به این روز انداخته ایم. حال چرا بی فرهنگ شدیم ؟؟؟ چون دولت ها خواسته یا نا خواسته هیچ عزمی در راه فرهنگ سازی نداشته اند ......
فکر کرده اید چهار ظرف اشغال که در یک ساحل در یا بگذارند چقدر هزینه دارد ؟؟؟ ساحل دریای خزر که تشریف برده اید. از دوهزار کیلومتر ساحل 1800 کیلومترش را دولت گرفته وبقیه اش هم زباله دان کرده اند از سر سرنگ بگیر تا کهنه بچه همه جاش ریخته وبه مردم اجاره داده اند.تازه خدا نکند یک قوطی کوکا دستت ببینند . چرا ؟ چون بروی انتالیا ودبی وکانادا پولت را خرج کنی . چون گردن کلفت ها انتالیا ودبی و... سرمایه گذاری کردن وهتل ساختندو کاباره ساختند و .. این فقط یه گوشش بود پسر جان

ناشناس گفت...

مردک، تو که طرفدار احمدی نژاد بودی چرا از ایران دررفتی؟ همینجا میموندی ساندیس میخوردی.

ناشناس گفت...

علت ندادن مالیات علت همیاری نکردن با دولتی ها فقط فقط فقط به خاطر اینه که بهشون اعتماد نداریم اگر اونها بگن ماست سفید است ..به نظر ما قطعا سیاه است!!!!
وگرنه ما اقتصادانان برجسته ای داریم ولی کی به اونها گوش میدن برادر !!اونها کاری رو میکنند که خودشون دوست دارند!!! انتخابات رو یادت رفته؟!!!!

saman گفت...

من شنیده بودم ایرانیها میرن اونور آب جوگیر میشن .شما اگه اینقدر نگران وضع مردم و دولت هستی چرا رفتی انور آب میگی لنگش کن. پاشو بیا همینجاهم هستن کسایی که دارن برای خوب شدن اوضاع تلاش میکنن.بهت قول میدم اگه توحادثه سعادت اباد بودی فرار میکردی یا نمیموندی نگاه کنی(کشورتو ول کردی رفتی مام وطن نکن عزیز).خوش بگذرون، صفا کن بشین سیستم اقتصادی اونجا رو با اینجامقایسه کن وکلی راه حل فیلسوفانه بده اما...حق نداری، حق نداری در مورد رفتار مردم نظر بدی چون تو ایرانی نیستی!!!!!!!

kazem گفت...

سلام
من متن شما رو خوندم ولی تا رسیدم به این قسمت که در مورد حادثه میدون کاج نوشتید خیلی نااحت شدم از متنتون چون مردم رو بی عاطفه خوندید.
من خودم فیلمش رو دیدم و فکر می کنم اگر انجا بودم حتما به اون فرد کمک می کردم ولی باید یک نکته روانشناسی رو بهتون تذکر بدم و این چیزیه که در همین جا هم روی مردم مختلف تست شده و نتایج واقعا تأسف باره
در سیستم جوامع انسانی نکته ای وجود داره به اسم اثر "بایستندر".

من می تونم به احتمال زیاد بگم اگر فرد چاقو خورده بود و یک نفر تنها نظاره گر بود اون یک نفر ممکن بود کمک کنه ولی همون نفر وقتی تو جمع 40 نفره قرار می گیره که هیچ کس کمک نمی کنه اون هم مثل جمع عمل می کنه

این مورد قبلا آزمایش شده و جواب داده و الان هم متأسفانه در یک مورد واقعی تست شد و جواب داد :(

لینک زیر رو ببینید
http://en.wikipedia.org/wiki/Bystander_effect

خواهش می کنم متنتون رو اصلاح کنید و به مردم بی عاطفه نگید متنتون به نظر میرسه با عصبانیت نوشته شده

Mohaj Canada گفت...

آقای سامان من میدونم برا کشورم نزدیک 40 سال چه کردم و چقدر مملکت من به من مدیونه تمام این حرفهایی هم که میزنم به پشتوانه سالهایی است که اونجا زندگی کردم و کارهایی که کردم. ولی مطئنم اشخاصی مثل تو جز مخالفت با این و اون و دو روز طرفداری کردن از این و سه روز فحش داد ن به اون کار دیگه ای نکردن. من هم کشورم و هم مردممو بهتر از تو میشناسم و الان وقتیه که هر وقت دلم بخواد از کشورم بیرون میام و هر وقت هم که دلم بخواد برمیگردم. هر وقت یکدهم من برا اون مملکتی که سنگشو به سینت میزنی کار کردی و انتظاری نداشتی حق داری مثل من اظهار نظر کنی. من هنوز هم برا مملکتم بخاطر امثال تو نگرانم و به خدا پناه میبرم.

مجید گفت...

سلام مهندس جان
خوبی، خوشی سلامتی؟

عارضم خدمتتون که چند تا نکته رو در باب فرمایشاتتون باید ذکر کنم.

1- مشکل مردم ما که به دولت هم سرایت میکنه به دلیل اینکه همون مردم هستند، عدم تحمل مخالف هستش، من خودم وقتی یه نظر مخالف میشنوم عصبانی میشم، حدافلش به این خاطر که 90 درصد حرفم درست تره.
دولت هم هکذا، اینه که راه حالهایی که گفتید درست، اما نتیجه بعدی اون حذف مخالفین هستش به ساده ترین روش، مردن از گشنگی

2- شما بیشتر، بنده کمتر جزو نخبگان و باهوشترین افراد جامعه بودیم و احتمالا هستیم، اما تفکر حاکم بر جامعه ما رو به کدوم سمت هدایت کرد، گرایش ریاضی فیزیک در دبیرستان، شما الکترونیک در شریف و من فیزیک در علم و صنعت و بعدش در بهشتی.
کار شما و بنده هم نظیر هم بوده، سخت افزار و شبکه، شما وایرلس بنده سیستم عامل ها بیشتر.
پس مدیریت چطور؟ رشته های علوم انسانی چی؟ اکثر اونها همون افرادی بودن که در مدرسه جزو شاید تنبل ها طبقه بندی شدند.
نتیجه ما به یک و یا نهایت دو سه تا مکان مشخص محدود شدیم، اما قرار شد اونها برای ما تصمیم بگیرند، شاید هم انتقام گذشته، شاید هم ناتوان در کنترل و هدایت ما.

نتیجه اینکه کارهایی که گفتید خوبه، اما قبل از اون باید تکلیف مدیریت تو مملکتمون حل بشه، مدیر باید توان و سواد و هوش مدیریت و هدایت مجموعه ای از نخبگان مهندس رو داشته باشه

Amir A گفت...

سلام آقای مهاجر

فقط یه چیزی در مورد حادثه میدان کاج بگم.

شما و بقیه دوستان به یه مورد توجه نکردید. اینکه، یه یارو عوضی با چاقوی بزرگ یا قمه یا هرچی که اسمشه، بالاسر یه زخمی واستاده و همش تهدید میکنه اگه کسی بیاد جلو میزنمش. حالا یه فرد سرشار از احساسات که نمی تونه بره طرف رو بلند کنه و ببره نجات بده! در این شرایط کمک کردن مستلزم اینه که اول چند نفر با هم برن و اون یارو عوضی گردن کلفت رو بشونن سر جاش و بعد به داد زخمی برسن. حالا شما فکر کن تو این گیر و دار اگه (خوش بینانه)افراد کمک کننده زخمی نشن اما طرف عوضیه یه چیزیش بشه میدونی بعدش چی میشه؟ هرکی حتی یه مورد خیلی کوچک کارش به دادگاه و نیروی انتظامی افتاده باشه (نه لزوما به عنوان متهم) به خوبی میدونه که فرد اغتشاش گر به راحتی از ضارب! شکایت میکنه و دادگاه جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه شریعت مقدس اسلام به نفع اون یارو اغتشاش گر حکم دیه، زندان، یا هر حکم نا حق دیگه ای که وجود داره میده!!!!! آخه قانونگذار نگفته و نمیگه که اون عوضی که چنین صحنه خشونت باری رو در ملا عام ایجاد کرده، گه خورده که این کارو کرده. مشکل شخصی داره؟ راهش این نیست. نمیگه که حالا چند نفر به خاطر حمایت از فرد زخمی، فرد اغتشاش گر رو زدن، خوب کاری کردن دستشون درد نکنه. تو این مملکت همه چیز به نفع مجرمه، به نفع گناهکاره نه بیگناه. پس فکر کردی چرا در همون مورد یارو با خیال راحت اون کارو کرد؟؟؟؟؟؟؟

Amir A گفت...

مثلا میدونید تو ایران اگر دزد بیاد خونتون و شما برای دفاع از حریم شخصی و جان و مال و خانواده خودت با دزد درگیر بشی و یا زخمی کنیش یا نا خواسته بزنی دزده بمیره، مجرم و گناهکار هستی؟ نمیگه که بهتر، یه دزد کمتر، میگه قتل نفس کردی! یه روز یه نفر که نمیدونم مست بود یا از این مواد مدرن مصرف کرده بود خلاصه از پشت بوم میپره میاد حیاط خونه دایی من و خلاصه داستانی بود. داییم جلوی پسر داییم رو گرفت و نذاشت کاری کنه. یارو رو با احتیاط بیرون میکنن. حالا اگر دایی با تجربه من نبود و پسر داییم با طرف درگیر میشد الان باید به جرم آسیب وارد کردن به فردی که وارد حریم شخصی اونا شده اونم با چه وضعیتی، متهم بود! درد ما یکی دوتا نیست که.

این نظر رو بی جواب نذارید.

یک شهروند ایران زمین گفت...

اینهایی که نوشتید خوبه ولی یادتون نره که ملت باید نظارت بر عملکردهای کلان داشته باشند. و این نظارت ابزارهایی داره که فعلا از بن تعطیله. چرا برنامه پنج یا هفت ساله برای تمام امور مملکت می گذارند؟ آیا فقط گرفتن مالیات شبیه کشورهای موفق خارجی موجب بهبود اوضاع می شود؟ به نظر من خیر. باید کلان نگاه کرد.
به هدفمندی یارانه ها هم دل نبندید که خبری نیست. فیلی است که کسی به نظر نمی رسد جرات هوا کردنش را داشته باشند. این کار نیازمند انضباط اقتصادی و همکاری مردم است که به دلایلی فعلا مقدور نیست. اگر هم انجام شود فقط مشکلات را بیشتر میکند. هنوز اجرا نشده که گرانی آمده.
ضمنا من اگر شاهد حادثه سعادت آباد بودم تنها کاری که میکردم با 110 ، اورژانس و بقیه مسؤلین مرتبط تماس می گرفتم. هر کسی و ارگانی وظیفه ای دارد و اصولا هیأتی عمل کردن ما را به جایی نمی رساند.
در پایان از شما می خواهم که ملت ایران را اینگونه خطاب نکنید. من یکی از این مردمم. به نظر میرسد شما هم روزی یکی از آنها بودید.

رضا گفت...

به: ایران زمین

چرا بهتون بر میخوره؟ خب کاری نکردید دیگه. تمام اون جماعتی هم که اونجا بودن یا واستادن و تماشا کردن یا با موبایلاشون عکس گرفتن یا اگر هم به 110 زنگ زدن, پلیس همیشه در صحنه اینقدر زود رسیده که طرف مرده بود.

تازه از این چیزا زیاده تو این شهر وانفسا