عید هم دوباره رسید

یکبار دیگه هم سال نوی ایرانی رسید.

الان من باید با بچه ها پهلو پدر مادرم باشم ولی چه کنم که این آخر عمری مجبور شدم که تکمه ریست زندگیمو فشار بدم. با اینکه "تو بی هانست" از اومدن عید زیاد خوشحال نیستم چون یاد جایی که باید باشم و نیستم میفتم ولی سعی میکنیم که ظاهرمونو حفظ کنیم.

خانومم امروز برا اولین بار یک دیگ سمنو درست کرد. من هم کمی زودتر از سر کار برگشتم و رفتم برا بچه ها ماهی قرمز و سنبل و همچنین برای شب عید ماهی سفید خریدم.

خوب شد حداقل عید افتاد به شنبه که دو روز اولشو ما هم تعطیل باشیم.

برای همتون آرزوی سالی خوش و همراه با شادی میکنم و همچنین آرزو میکنم که امسال برای کشور ایران سال حذف افراد ناباب، متظاهر، لجوج، نالایق، چاپلوس، فاسد و متدین نما باشه.

این ویدئو کلیپ رو دوست دارم برای اینکه در دانشگاه یوکام اجرا شده جایی که من کلاس زبان فرانسه میرفتم و منو یاد اونجا و اوقات خوشی که با بچه ها داشتیم میندازه و چند نفر از کسانی که میشناسم توش هستند. قشنگ اجراش کردن طوری که شبکه سی ان ان آمریکا هم پخشش کرد.