۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه

چرا به کانادا مهاجرت میکنیم؟

جناب آقای پارسایی مطلبی رو تحت عنوان "لطفا به کانادا مهاجرت نکنید" در وبلاگشون چاپ کرده اند که خیلی به جا بود. البته منظور ایشون خطاب به اون دسته از افرادی است که فکر میکنند اینجا بدون زحمت میشه به همه چی رسید یا برنامه ریزی برای اومدن ندارند. خودم هم بارها گفتم تا زمانی که ویزای دائم کانادا میاد جز تحویل چند مدرک و ترجمه کسی هیچ کاری انجام نمیده. خدا رو شکر تا دلتون میخواد دلال مهاجرت پیدا شده و بنابراین کسی که میخواد مهاجرت کنه یک داکیومنت هم به زبان انگلیسی یا فرانسه نمیخونه و همه کارهارو این دلالها انجام میدن. تنها چیزی که تو اکثر وبلاگهای منتظرین کانادا دیده میشه اینه که آی چرا نیومد وای چرا دیر شد. یا بحث میشه که مهاجرت به کانادا آخرش درسته یا نه؟ کمتر کسیو دیدم که بشینه برنامه ریزی کنه که اینجا میخواد چیکار کنه؟
وقتی کسی میره مصاحبه در سفارت کانادا بدون بروبرگرد ازش میپرسن که اگه در زمینه رشته تحصیلیت کار پیدا نکنی چه میکنی؟ واقعیت اینه که مصاحبه کننده خیلی خوب میدونه که در بدو ورود، یک مهاجر به احتمال 90% یا حتی بیشتر در زمینه تحصیلیش کار پیدا نخواهد کرد و بعضی وقتها چندین سال باید تلاش کنه و آموزشهای مختلف ببینه تا برای اون کار استخدامش کنند.
خلاصه کسی که میاد کانادا باید کمربندشو سفت ببنده و از صفر شروع کنه. اینجاست که هر کی باید نشون بده چند مرده حلاجه؟ یک تفاوت اصلی با ایران داره. اینجا هر کی تلاش کنه نتیجشو میبینه. شاید این تلاش سالها طول بکشه شاید احتیاج به برنامه ریزی دقیق داشته باشه. چه بسا چندین سال باید با بخور و نمیر بسازین و صورتتونو با سیلی سرخ کنید، خوب اینها بهایی هست که برای کاری که خودتون به خواست خودتون انجام دادید میدین تقصیر اینها نیست ما وقتی عمرمون به نیمه رسید مهاجرت کردیم. ولی اینجا عدالت برقراره. مطمئن باشید به هدفتون میرسید ولی بعضی دیرتر و برخی زودتر.
در ایران خیلیها وقتشونو به انتظار تلف میکنند و تو ذهن خودشون با دو تا مدرک ترجمه کردن فکر میکنند شاخ غول شکوندن و برخیها هم از وقتشون استفاده میکنند و بصورت جدی کلاس زبان میرند و خودشونو تقویت میکنند و باز هم تقویت میکنند تا به اینجا برسند. اینجا نظم برقراره و عدالت هست ولی همین نظم و عدالت باعث میشه ما برای رسیدن به بیشتر از حق الانمون سالها تلاش کنیم.
مهاجرت مثل سفر از یک دنیا به دنیای دیگه است. هر چقدر آماده تر بیایید توشه بیشتری با خودتون بیارید، زبان خودتونو قوی بکنید، تخصصهایی با مدارک بین المللی معتبر بگیرید. میشه گفت اینطرف کمی کارهاتون سبکتر میشه. در غیر اینصورت گرفتن ویزای مهاجرت خوشحالی کاذب زودگذری بیش نخواهد بود.

۵ نظر:

گلاریو گفت...

مهندس جان ممنون از راهنماییهای همیشگیتون، میخواستم لطف کنید:
1- در رابطه با بازار مسکن و مخصوصا خرید خانه در مونترال ما رو مطلع کنید. مطمئن هستم با توجه باینکه متاهل هستید و دارای فرزند در این مورد بی اطلاع نیستید و اطلاعات مفصلی دارید.
2- چون یکساله وبلاگتون رو تعقیب میکنم و نوع و زاویه نگاهتون به مسایل اوجا رو واقعا می پسندم و اشتراکات زیادی داریم، کلا مونترال رو برای زندگی همیشگی میپسندی؟ (با تجربه تا الان)
ممنونم، همیشه دعا گوت هستیم که موفق باشی. یا علی.

کمال گفت...

با سلام. ممنون از مطالب ارزشمندتون. می خواستم بپرسم به نظر شما ادامه تحصیل در کانادا برای یه فردی که فوق لیسانس مدیریت داره در مقطع دکترا بهتره یا اینکه از اول بره یه رشته مهندسی مثل مهندسی مکانیک یا طراحی صنعتی بخونه. آخه من فکر می کنم حالا که آدم قراره بره اونجا و با هر مدرکی هم که داره مثل یه کارمند رده پایین کار کنه چه فرقی می کنه که از همون مدرک تحصیلی که داره استفاده کنه یا اینکه بره از اول یه رشته ای رو که دوست داره شروع کنه به خوندن.
راستی یه لطف دیگه هم بکنید و بگید کار کردن توی فیلدهای پژوهشی در دانشگاه های اونجا درآمدش چطوره؟ شما خودتون چقدر تونستید از این راه درآمد داشته باشید؟
با هم تشکر

ناشناس گفت...

با سلام به شما دوست عزیز :تنها فرزند خانواده ای شیرازی بنام صبا8 ساله در مورخ 6/11/86 بنا به ابراز ناراحتی از سر درد نزد پزشک برده میشودو پس از انجام آزمایشات مختلف تا ساعت 3 بامداد مشخص می گردد دارای تومور مخچه میباشد و بصورت اورژانسی باید تحت عمل جراحی قرار گیرد در ت 9/11/86 اولین عمل برای کار گذاشتن شانت بر روی او انجام و در ت 13/11/86 عمل برداشتن تومور از روی مخچه انجام شد که پس از آن متاسفانه مشخص گردید .... لطفا به www.sabayepedar.com مراجعه نمائید ودرصورت امکان به خاطر شرف و انسانیتتان اطلاع رسانی نموده و صدای مظلومیت این خانواده را جهت احقاق حقشان به گوش مسولین و دیگران برسانید زیرا تا به حال این کودک مظلوم 18 بار عمل گردیده و در حال حاظر به دلیل سهل انگاری تیم درمان زندگی نباتی دارد. ممنون از عواطف پاک و انسانیتان لطفا در صورت امکان جهت اطلاع رسانی به دوستان مطلبی را در وبلاگتان به این موضوع اختصاص دهید

مانا گفت...

سلام
باهاتون کاملا موافقم.
همه ما برای مهاجرت برنامه هایی داریم اما تا زمانی که پا به خاک کانادا نگذاریم معلوم نمی شود آیا برنامه هامان عملی هست یا نه؟ اینو با تحقیقات و مطالعه بیشتر تا حدودی می توان فهمید.در مورد زبان هم اکثر دوستان بسیار تلاش می کنند.من خودم خیلی ها رو می شناسم که چقدر برنامه ریزی و هزینه می کنند .اما انتظار آدم را دیوانه می کند و این دلشوره ها( به خاطر تاخیر در روند بررسی پرونده) گاهی اوقات فکر آدم را مختل می کند.چه می شود کرد؟

می توانم از شما خواهش کنم راجع به مدارک بینالمللی و تخصصهای مورد نیاز آنجا کمی راهنمایی کنید.برای ما که هنوز ایرانیم بسیار حیاتی است.

تهران تا تورنتو گفت...

سلام با اجاز‌تون لینک شمارو به بلاگم اضافه کردم .موفق باشید.